راستش وقتی در سال ۱۳۷۷ نخستین انتخابات شوراهای شهر برگزار میشد نمیتوانستم تصور کنم که روزی روزگاری انتخابات شوراهای دورههای بعد اینقدر در آینده سیاسی احزاب تاثیر گذار شود.
وقتی سهمخواهیهای بیش از حد و قدرتنماییهای بعضی از احزاب در انتخابات گذشته کار را به آنجا رساند که تفرقه به حداکثر میزان خود رسید، و گروهی به ظاهر ضعیف ولی در باطن با برنامهریزی و محاسبه و ذخیره قوی نظامی-شبه نظامی بازی را با حد اقل آرا برد، یواش یواش میشد دید که بازی اندکی عوض شده، ولی احزاب سیاسی و روسای احمقترشان باورشان نمیشد که ممکن است از همان سوراخ دو بار دیگر گزیده شوند.
اینکه الان حتی اعتماد ملی و کروبی با وجود همه اختلافات با ائتلاف کنار آمدهاند از نظر سیاسی امری مثبت است، ولی چیزی که در این بین قربانی خواهد شد، خود کارکرد شورا است. هنوز زود است پیشبینی کنیم کسانی که سابقهای طولانی در رابطهبازی دارند به هنگام ورود به شورا، منافع خودشان را کجا میگذارند، پشت در شورا یا روی میز؟ آیا این بار هم قرار است از سوراخی دیگر دوباره گزیده شویم؟
من اگر بودم، میدیدم گروههای دیگر چه فهرستی علم کردهاند و سعی میکردم بهترینها را دستچین کنم. هنوز فهرست طرفداران قالیباف را ندیدهام، و مطمئنا از آنها هم باید سوال کرد که چند مرده حلاجند. حتی باید دید در طول ۴ سال گذشته کدام اعضای شورای شهر حداقلی فعلی در جهت منافع شهروندان حرکت کردهاند؟ آیا رسول خادم دوباره نامزد شوراها خواهد بود؟ آیا شیبانی هنوز هم هست؟
در این طرف دنیا با چندتایی از اعضا شورای شهر تورنتو بنا به مناسبتهایی دیدارهای کوتاهی داشتهام. دیدهام که چگونه با مردم هر منطقه خالصانه برخورد کردهاند و عملا خدمتگذار بودنشان را باید نشان میدادهاند تا دوباره رای مردم محله را جذب کنند.
میاندیشم ما روزنامهنگاران و بلاگرها میتوانیم ناظرانی بیطرف هم باشیم، البته نه بر و بچههای حزبی که به حق دغدغههای خودشان را دارند، ولی کسانی که میخواهند بیرون از دایره قدرت باشند. میشود از دور یا نزدیک دید جماعت شکست خورده چند سال اخیر اصلاحشدهاند یا نه؟ آیا منافع مردم را بر منافع خودیها ارجحیت میدهند یا نه؟ آیا این انتخابات نتیجهای واقعی در پی خواهد داشت یا باز هم نمایشی است که طبق معمول برندهاش نظام مقدس عنوان خواهد شد؟
باید صبر کرد و دید