یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, January 03, 2007
یادداشتی از سر تنهایی
الان داشتم به این نکته فکر می‌کردم که ما آدم‌ها علیرغم همه ادعاهای انسانی‌مان چقدر به یکدیگر نگاه ابزاری می‌کنیم؟ تصادفا یادم افتاد که خودم اصلا سابقه خوبی ندارم!

گاهی وقت‌ها که به نکته‌ای اشاره می‌کنی، جایگاه خودت را به فراموشی می‌سپاری و دیگران را مورد قضاوت قرار می‌دهی. با این همه نگفتن بدتر از گفتن است.

ما آدم‌هایی را که تا محدوده‌ای مشکل‌مان را رفع می‌کنند، تا زمانی که احساس عدم امنیت می‌کنیم مورد توجه قرار می دهیم.

بعضی‌هایشان موقتا دوستان ما می‌شوند، دوره می‌گذاریم، رفت و آمد می‌کنیم و الخ. سلام و علیک ما با این آدم‌ها نه بر اساس انسانیت ماست، که بر پایه نیازهای انسانی کوتاه مدت ما تعریف می‌شود.

در میان دوستان همکارم کسانی را می‌شناسم که سال‌هاست بدون چشمداشتی به دیگران محبت می‌کنند و خیر می‌رسانند. از آن طرف هم دوستان موقتی هستند که تا زمانی که فرد برای ایشان فایده داشته باشد، خیر می‌رسانند و چون خرشان از پل عبور کرد، پل را خراب می‌کنند.

... گاهی حس می‌کنم طرف منفی من غالب بوده، و متاسف می‌شوم. بدتر اینکه گاهی در کمال خودستایی خیال مى‌کنم کاری برای بقیه کرده‌ام و در ذهنم از ایشان طلبکار می‌شوم.

اگر بتوانم بدون چشم‌داشت کاری کنم، و طلبکار نشوم، و در عین حال اگر کسی لطفی کرده بود، فراموشش نکنم، شاید بهتر باشد. تا وقتی از بقیه انتظار داری و خیال می‌کنی بقیه فراموشت کرده‌اند، از ایشان بدتر خواهی شد.

عیب اول از خود ماست، نه از دیگران.