یک حکومت قدرتمند، نمیتواند از حمایت گروههای فشار آدمکش و تهدیدگر بهرمند شود. تعارف ندارد. ساختاری که قوی است، از منتقدین بهترین استفاده را میکند و به ایشان میدان میدهد، و ساختاری که شکننده و ضعیف است، مانع انتشار عقاید مختلف میشود و با بگیر و ببند و تهدید، امنیت منتقدین و صاحبان نظر را به زیر پا میگذارد.
وقتی بازجویت از تو سوال میکند که آیا میخواهی آخرین عکسهای پوینده و مختاری را ببینی، میدانی چه احساسی به تو دست میدهد؟ دارد تو را میترساند، ولی ترسی نهفته پشت کلامش هست. وحشت میکنی، اما ناخواسته به تو میفهماند که ساختار از ادامه فعالیت تو نگران است، هرچند مورچهای و پشهای بیش نیستی. اما از نظر اینان، پشه چو پر شد، بزند پیل را.
مساله این است که این جماعت اشتباه گرفتهاند. نویسنده و روزنامهنگار فعال سیاسی نیست! فقط نظری را مطرح میکند. اگر با احزاب و گروههای سیاسی که ممکن است از این حرفها و نظرها استفاده کنند مشکل دارند، چرا با خود آنها برخورد نمیکنند؟
کسی که وکالت خانواده زهرا کاظمی و زهرا بنییعقوب را برعهده میگیرد، دشمن نظام نیست! میخواهد نظام را از وجود انگلهایش پاک کند! انگلهایی که خیال میکنند صاحبخانهاند.
امروز شیرین عبادی را برای بار چندم تهدید میکنند. فرق عبادی با دیگران این است که زدن او هزینه زیادی برای کل حکومت دارد. خیلی بیشتر از بقیه.
رها کردن کسانی که در قتلهای امنیتی دست داشتهاند، مطمئنا این شبهه را تشدید میکند که این جماعت منافع بخشی از قدرت را تامین میکنند. ببینید الان ضاربان حجاریان کجا هستند؟ ببینید کسانی که قتلهای دهه هفتاد را مرتکب شدهاند چه میکنند؟
وقتی چشمبند بستهاید و صدایی ناشناس اسم پوینده و مختاری را می آورد و "ص" را خیلی مسلمانی بیان میکند، چه حسی به شما دست می دهد؟ حس میکنید چه پشتوانهای دارند این جماعت... نه؟
تا وقتی که حاکمیت نسبت به این ضاربان به نحوی قاطعانه عمل نکرده، میتوان درک کرد که چقدر به وجود این جماعت نیاز است.
نصر بالرعب، نشانه ترس است نه قدرت! "علی" با ترساندن حکومت کرد جماعت شیعه؟ "علی" خود را بالاتر از شهروند یهودی دانست که از خلیفه شکایت کرده بود؟
خداوندا! هیچگاه ترسوها را به قدرت نرسان! کسانی که منطقشان ترس است و تا به قدرت میرسند، میخواهند همه از آنها بترسند.
Labels: آغاز تهدید