انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانههای مشابه، حرام است
Wednesday, June 03, 2009
مناظره بد، مناظره خوب
اژ این منظر که طرفدار هیچکدام از کاندیداها نیستم، برایم راحتتر است قضاوت کنم که چه کردهاند. مطالبی که در وبلاگها می بینم اکثرا احساسی است. به هیج وجه هم برای من راضی کننده نیست.
میرحسین مثل بوکسوری می مانست که چند بار گیج گیج زد، اما در راند آخر مشتهایش عالی بود.
احمدینژاد در راند اول مشتهای تندی زد، بدجور، اما موسوی بواسطه تجربه بیشترش توانست خود را کنترل کند و به زمین نیافتد.
می شد فهمید که احمدینژاد به خاطر برد، حتی حاضر است گوش رقیب را هم گاز بگیرد. یکی دو تا مشت هم زد به کلیههای حریف. نامرد!
موسوی اما برای مناظره تمرین نکرده بود. ضد حمله نمیدانست. هوک راست و چپ که وارد میشد نمیتوانست دفاع کند، اما با وجود این قوی بود که تا آخر ماند.
اما این قوت به درد یک مسابقه قهرمانی نمیخورد. باید هم در مناظره تند باشی، هم حمله کنی. حضور ذهن احمدینژاد و زبان آوریاش نکته مثبتش بود. به نظر من تیم او برای این مناظره کار کرده بودند.
حمله او به هاشمی و خانواده اش مطمئنا به مذاق طبقات ضعیفتر خوش خواهد آمد، و شعارهای میرحسین در دفاع از مستضعفین در هفتههای اخیر را می تواند نزد اینان تحت اشعاع قرار دهد.
اما میرحسین گاه مظلوم مینمود. شاید مظلومیت برای مخاطب شرقی جذاب باشد، اما در بازی مناظره تلویزیونی که اندکی غربی است، نمی دانم چقدر خریدار داشته باشد!
از چشمان احمدینژاد، شرارت و دروغ می بارید و زرنگی، و میرحسین با وجود صداقتش، بیشتر گیج میزد.
اما نکته مثبت این دیدار عیان شدن ضعفهای احمدینژاد بود. میتوان او را از جاهایی زد که حسابش را نکرده. مگر اینکه تیمش روی نقاط ضعف بقیه خوب کار کرده باشند.