اولا مسابقه زمانی که پدرخوانده داشته باشد، طفل حرام است. متولی با کسی "تلاقی منافع" با کاندیداها دارد، متفاوت است. فرق هست ميان کسی که مسوولانه با ماجرا برخورد میکند تا کسی که میخواهد همه چيز به نامش ثبت شود، آن هم به هر قيمتی.
ثانیا، مسابقه وبلاگستان فارسی آن گاه میتواند منطقی باشد که داوران، با شفافیت نتایج را ارزیابی کنند نه آنکه این احساس به تو دست دهد که کاسهای زیر نیمکاسه است.
ثالثا، نحوه اطلاعرسانی، ساز و کار داوری، نحوه تحلیل آرا، و در پایان احترام به خواست افرادی که از روز اول خواستار خروج از رقابت بودهاند چگونه است؟ اگر کسی بنا به دلایلی هر چند غیر منطقی تمایلی به حضور نداشته باشد، آیا اصرار به نگه داشتنش دموکراتیک است؟ آیا وبلاگستان که ظاهرا قرار بوده دموکراتیک باشد، با زوری کردن برخوردها برای تامین منافعی کوچک و زودگذر، دچار انحراف نشده است؟
میپندارم مسابقه خوب، مسابقهای است که دو بخش داشته باشد. یکی آنکه خود طرف، اطلاعات وبلاگش را بفرستد و درخواست شرکت کند، و بعد فهرستی طويل وجود خواهد داشت و از بينندگان از ميان آنها تعدادی را بر خواهند گزيد که به مراحل بالاتر خواهند آمد.
در مرحله بعدي، داوران بنا به معيارهای مصوب که از قبل به همه شرکت کنندگان هم اعلام شده، رای خود را خواهند داد. در عين حال، رای مردمی هم سرجايش خواهد بود و منتخب وبلاگها هم با رای مراجعه کنندگان برگزیده خواهد شد.
اين تازه پيشنهاد يک نفر بود، مطمئنا از ميان وبلاگنويسها و وبلاگخوانها تعداد بسياری نظر بهتر میتوان گرفت و مسابقهای واقعی برگزار کرد.
پارسال سر ماجرای مسابقه وبلاگ ژورناليستي، بحثهای فراوانی در گرفت. معيار چه بود؟ نحوه داوری و ... نامشخص بود.
به نظر من زمانی يک مسابقه، واقعا "مسابقه" است که هم برگزار کنندهاش مشروع باشد، هم داورانش و در عين حال معيارهايش حداکثری، شفاف و دموکراتيک باشد نه حداقلي، نامفهوم و ...
تکمله:
چرا از وبلاگنويسان معيارهای خود را در مورد "وبلاگ برتر" به بحث نمی گذارند تا از این طوفان ذهنی بزرگتر نکات بیشتری استخراج و نهایتا مورد استفاده برگزار کنندگان رقابتهای بعدی قرار گیرد. به نظر من يکی از بهترين برگزار کنندگان میتواند "راديو زمانه" باشد. چرا؟ چون اولين رسانه فراوبلاگی وبلاگستان فارسی است، و ۹۰٪ اعضايش وبلاگنويس هستند، منتهی! شرط لازم و شايد کافی بايد اين باشد که خود اعضای هيات داوری نبايد شرکت کننده يا مناسبتی با نامزدهای نهايی داشته باشند. به عنوان مثال، وقتی بعدها معلوم شود که داور مسابقه با يکی از نامزدها رفته بيرون ناهار خورده و مراوده داشته، اسمش را چه میتوان گذاشت؟ لا اقل از الان میتوان شرط و شروط محکمی گذاشت! و در ضمن کسی هم از اعضای راديو زمانه نمیتواند در بخش مورد سنجش، نامزد شود و شرکت کند!