اولا، خدمت دوستان عزيز دويچهوله که باوجود درخواستهای متعدد، وبلاگ مرا از مجموعه حذف نکردهاند، عرض کنم که در موقع مقتضی خدمتشان خواهم رسيد. الوعده وفا! منتهی چون الان تبعيدی نسبتا عصبانی هستم، نه کاملا عصباني، دست نگه داشتهام!
ثانيا، تمامی مشکلات اسلام و مسلمين با عذر بدتر از گناه حضرت اجل در باب نحوه داوري، نحوه کارکرد و ...دويچهوله، و همکاری با اوشان با وجود مخالفتهای ايشان! حل شد. حالا بازی نمايشی بزرگواری در ظاهر و دودوزه بازیهای معمول سر جای خودش.
ثالثا، به نظر من رقابت به خودی خودی چیز بدی نیست. منتهی باید دلیلی منطقی برایش داشته باشیم. مسابقهای درست و حسابی باشد، همه چیز هم کشکی و پشمی و هیاتی و دمت گرمی جمعآوری نشده و در آخر هم یک گروه "مشروع" نه یک "فرد" درگیر ماجرا باشد!
رابعا، فراموش نکنیم که وبلاگنویسی کمک بسیاری به کسانی کرده که هیچگاه شانس همکاری با رسانههای رسمی را نداشته اند و از این طریق موفق شدهاند اخبار غیر قابل انتشار را به مردم برسانند. چه روزنامهنگارانی که کارشان در حالت عادی چاپ نمیشد، و چه دیگرانی که بهتر از روزنامهنگاران کارمند شده فکر میکنند ولی امکان بروز خلاقیتشان را نیافته اند. پس ارزش خود این مقوله شاید بالاتر از مسابقاتی بی پشتوانه آسیبزننده به وبلاگستان فارسی باشند.