اول، وقتی میگویند، به برترین وبلاگهای فارسیزبان رای دهید، کدام وبلاگها، انتخاب مشتیماشالله یا خلقالله؟
دوم، وقتی صحبت از تعداد وبلاگنویسها میشود، در بوق میکنند که هفتصدهزار تا داریم، جامعه بلاگرها چنین است و چنان، ما چهل هزار خواننده داریم و ...حالا کار به التماس رسیده که تو را به خدا، جون مادرتون هم که شده، روی ما رو زمین نزنید! رای بدین دیگه!
سوم، به شعورمان احترام بگذاریم، شعور کلا چیز خوبی است، گرچه آنچه یافت مینشود، آنم آرزوست!
چهارم، تا الان گدایی رای به این صورت ندیده بودم! قضیه حتی برای برندهگان یا کاندیداهای مسابقه به این مهمی نیست که برای داور ماجرا اهمیت دارد! انگار این اوست که باید برنده شود! تا الان دیدهاید داور یک مسابقه برای انتخابات تبلیغ کند؟ نقش روابط عمومی، هیات انتخاب، داور مسابقه، پیشنهاد دهنده و غیره را مشخص کنید!
پنجم، وبلاگستان اگر همه چیزش قائل به فرد بود، بدبخت میشد! قشنگی وبلاگستان به این است که همه ما مرغی از مرغان "سیمرغ" باشیم، نه اینکه شترگاو پلنگ بال مگسی ناقصالخلقه خود را سیمرغ افسانهای بپندارد!
ششم، ببندیم در این "خودم، خودم، خودم" را، وبلاگستان، فرد نیست! فرد فردِ ماست که آنرا ساخته! فردیت در خدمت جمعبودن! همه ما جزئی از آن هستیم. وبلاگستان قائم به قیم نیست!
هفتم، هوش و ذکاوت برگزار کنندگان مسابقه هم زیر سوال رفته! بابا کمتر آبجو بخورید!
هشتم، تا الان اینقدر تفریح نکرده بودیم! دوباره...دوباره...دوباره...