از امروز بنا دارم خاطراتم و یادداشت هایم را در این وبلاگ بیاورم. راستش حرف های زیادی در دلم مانده که حیفم می آید بعد از ابتلا به آلزایمر به فراموشی سپرده شود! دلم می خواهد با آرآمش کامل و بدون هیجانی شدن بنویسم تا اعتدال برقرار باشد و در ضمن اگر لابلای نوشتن خطوط، چیزی اضافه به یادم آمد، اندک اندک اضافه اش می کنم. حضور ۱۳ ساله در مطبوعات ایران تجربه جالبی برایم بوده، و به همین واسطه به جاهایی سرک می کشیدم که شاید اگر یک کاریکاتوریست ساده باقی می ماندم هرگز چیزی دستگیرم نمی شد، گرچه هنوز هم از خیلی از مسایل آن طرف دیوار بی خبرم. شاید روزی روزگاری بفهمم که آن سوی پرده هم خبری نبوده، ولی الآن چنین نظری ندارم. در طول یک سال گذشته بارها جلوی خودم را گرفته ام، ولی دیگر لزومی به سکوت نمی بینم.
نیک آهنگ کوثر