دیشب دوست عزیزی با هزار زحمت به من حالی کرد که خواب بدی برایم دیده، و از صبح دیروز در تلاش بوده تا به نحوی آنرا برایم بازگو کند. خواب در زندگی من نقش زیادی داشته است. بسیاری از وقایع زندگی ام را از پیش در عالم خواب دیده ام، و البته بعضی از خواب هایم نقش هشدار دهنده را داشته است. از دوران کودکی به یاد دارم که رفتن عزیزان، بدنیا آمدن بچه های فامیل قبل از بارداری مادرانشان! بدست آوردن موقعیت های جدید، و هشدارها ی جدی در بسیاری از موارد درست از آب در آمده است، و تا دلتان هم بخواهد خواب های چرت و پرت آن وسط ها پیدا می شود! راستش سال ها پیش در خواب دیدم که قدرت در ایران از حالت تعادل خارج می شود و بدست نیروهای نظامی کت و شلوار پوش می افتد، که در صورت احساس خطر رقبا را از میدان به هر طریقی خارج می کنند. چند شب پیش از دستگیری هم خواب قاضی مرتضوی را دیدم که دارد من را محاکمه می کند. خلاصه، اگر دیدید بلایی سر من آمد، بدانید تقصیر یکی از دوستان بوده است! آنهم با فشنگ!