یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Saturday, August 21, 2004
اصول هشت الهفت گانه یادداشت های نیک آهنگ
ما اینیم
اصول سیاست مدرن و مّدر سایت
اول- ما به هیچ احدی وابسته نیستیم، از هیچ گروهی هم خیلی متنفر نیستیم! اگر هم حال کسی را می گیریم، قصدی جز سو نداريم
دوم- همه راست ها ، راست نیستند و همه چپ ها چپ نیستند
سوم- همه چپ ها سر و ته یک کرباسچی هستند
چهارم- اگر عصبانی می نویسم، بگذارید آرام شوم، بعد مثل بچه آدم اصلاحش می کنم
پنجم- از مسلمانانی که از زیبایی بدشان می آید، بیزارم
ششم- از مسلمانانی هم که زیادی از زیبایی خوششان می آید و نمی توانند خودشان را کنترل کنند، بیزارم
هفتم-مردان زن -ذلیل را درک می کنم
هشتم- اگر اشتباهی در کارم می بینید، بگویید. ناراحت نمی شوم،اگر هم از لحنتان خوشم نیامد، ضمن آنکه حالتان را می گیرم، از شما تشکر می کنم
نهم- در دوم خرداد ۱۳۷۶ به خاتمی رای دادم، از رای خودم خوشحالم
دهم- در هجده خرداد ۱۳۸۰ به خاتمی رای دادم، از رای خودم به شدت پشیمانم
یازدهم- اگر در مکتب گل آقا کارم را شروع کرده ام، و آن مرحوم را مانند پدر دوست داشتم، دلیل نمی شود که دنباله رو او باشم، هر کسی را بهر کاری ساختند
دوازدهم-از اصلاح طلبانی مثل زید آبادی، افخمی، رجایی،بورقانی خیلی خوشم می آید. از تاج زاده و اصغر زاده و ابطحی و فائزه هاشمی خوشم می آید، از عبدی، میردامادی، بیطرف، مزروعی،آرمین، حجاریان خوشم می آمد، و دیگر نمی آید(به درک سیاه) از کرباسچی و مهاجرانی هم همینطور. از خیلی از روزنامه نگاران دوم خردادی خوشم می آید، به جز آنها که ذوب در افراد یا احزاب شدند. نوشته های نبوی، مطلبی، بهنود را دوست دارم. مطالب حسین درخشان را دنبال می کنم( و تحمل! ناراحت نشو حسین، تو هم نویسنده خوبی هستی!). مجید محمدی فقط یک کمی مطالبش یک جوری شده تازگی ها .از قلم(فقط قلم) محمد قوچانی بدم نمی آید، گرچه حس می کنم بارکد دارد
سیزدهم- از راست ها بدم می آید. از کلیه کسانی که باعث تعطیلی مطبوعات شده اند که خیلی. از کسانی که از تعطیل شدن روزنامه ها حمایت کردند، خیلی خیلی بدم می آید! از جواد لاریجانی خوشم می آید! چون چپ ترین راست ممکن است! از محمد علی زم هم خوشم می آید، چون آدم باحالی است و رسما می رود زن می گیرد! از روزنامه نگاران آن طرف، از معززی نیا و میرفتاح خوشم می آید. قلم ریا کارانه و بوقلمونی امیر محبیان را دوست دارم، انگار دارد رقص عربی می کند
چهاردهم- از گروه های اپوزیسیون داخل و خارج بدم می آید! چرا؟ چون بلاتکلیف هستند و دنبال سود خود می گردند، و آنچه برایشان اهمیتی ندارد، آینده ایران است. نمی دانند که جمعیت ایران جوان است و مشروعیتی نزد این جوانان ندارند
پانزدهم- عاشق سینما هستم، اگر فیلم خوبی دیده اید که حیفتان می آید با کسی در باره اش صحبت نکنید، ما هستیم
شانزدهم- بعد از چند صد مقاله و چند صد یاد داشت، تصمیم گرفته ام باز هم بنویسم.‌ خدا صبرتان بدهد
هفدهم- دوست دارم همه را خوشحال ببینم، حتی کسانی که عصبانیشان کرده ام- مگر آدم مرض دارد کسی را عصبانی کند و بعد بخنداند
هجدهم- معتقدم بیشتر مسوولین ایران، آدم های خوبی هستند. کاش خیلی بهتر از این بودند
نوزدهم- ای کاش می توانستم هر روز کاریکاتور بکشم، و کاش حس آنرا دوباره باز می یافتم
بیستم- این نوستالژی پدر ما را درآورده! خدا از سر مسببین آن نگذرد
بیست و یکم- از موسیقی لوس آنجلسی بدم می آید. از آهنگ های جاش گروبان، التون جان، استینگ، جرج مایکل، پینک فلوید، مایکل جکسون و شجریان خوشم می آید
بیست و دوم- مرگ بر خودرو های پر مصرف
بیست و سه- درود بر کسانی که به مردم تهران در مورد زلزله احتمالی هشدار می دهند
بیست و چهارم- تهران را دوست دارم، مرده شوی کسانی را ببرد که این شهر را ساختند! به این میگن عشق پارادوکسیکال
بیست و پنج- از دکتر سروش خوشم می آید و از او بدم می آید! قربان انقلاب فرهنگی بازی هایش! عاشق سخنرانی حریت و روحانیتش هستم
بیست و شش- متاسفانه یا خوشبختانه من سید هستم، ولی برای آنکه آبروی سادات حفظ شود، از این عنوان استفاده نمی کنم! در پانزدهم شعبان به دنیا آمده ام و اسم دوم من مهدی است
بیست و هفت- شماره پای من ۴۷ است! از آدم پا گنده چه انتظاری دارید؟ اگر هم بخواهم پا را از حد خودم فراتر نگذارم، نمی شود. اختیار پای درازم را گاهی از دست می دهم
بیست و هشت- پایان شب سیه سفید نیست، خاکستری است
بیست و نه- عاقبت جوینده یابنده بود، البته اگر خدا بخواهد
بیست وده- سیاست ما عین دیانت ماست، عجب موجودات بی سیاستی هستیم
بیست و یازده-اول مرغ بود، یا تخم مرغ؟ جواب: خروس همسایه
بیست و دوازده- دیوانه یک سنگ در چاه می اندازد و هر نه روز یک بحران درست می شود، صد تا مشاور خاتمی هم نمی توانند سنگ را در بیاورند، چون نمی خواهند! نانشان به همین سنگ اندازی هاست
بیست و سیزده- کمر اصلاحات شکست، ولی خوشبختانه مهاجرانی کمری سالم دارد
بیست و چهارده-چراغی که به خانه حلال است، برنامه تلوزیونی بعد از قتل ها ی زنجیره ای می شود
بیست و پانزده- اگر کسی در جوانی شیر خر بخورد و بلد باشد مجوز فروش گنجشک رنگ شده را از ارشاد بگیرد، حکما بعد از استعفا از وزارت، رئیس مرکز گفتگوی تمدن ها می شود
بیست و شانزده- اگر کسی در بزرگی سیاست مدار شود و به خوردن شیر خردر جوانی معترف باشد، یقین بدانید که مساله کدو را از شما پنهان نگاه داشته است
بیست و هفده- هر که را باب و مام ادب نکند، حتما نماینده مجلس می شود یا شده است! چون گردش روزگار چنان بلایی به روزگارش می آورد که نگو
بیست و هجده-وقتی دو خر سیاست مداراز دو گروه رقیب با هم مواجه می شوند، چه می گویند؟ خر خودتی
بیست و نوزده-مرغ همسایه غاز نیست، همسر دوم جناب خروس است، ولی همسر اول وجودش را کتمان می کند.همینطور برادر همسر اول
بیست و بیست-آبدزدک حشره ای است موذی که در دهه شصت تندرو بود و وقتی از کار سیاست دور ماند، پروژه های سد سازی را به او دادند تا از آن نان در بیاورد
چهل و یک- اگر یک نقاش استعداد کافی نداشته باشد، احتمالا سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی شده و بعد به مقام نخست وزیری ارتقا می یابد
چهل و دو-اگر نخست وزیر نقاش بفهمد که سیاست به درد نمی خورد، و مجبور باشد کنار بنشیند، آبدزدک ها برای ادامه کار خود به او التماس می کنند تا برای حفظ دستاوردهای مردمسالاری، نامزد ریاست جمهوری شود
چهل و سه-آیا کسی که حد خودش را نمی شناسد می تواند عادل باشد
چهل و چهار-طرف آمد آباد کند، افتاد ولی دندون رد صلاحیت شده ها شکست
چهل و پنج-استفاده بیش از حد دخانیات می تواند شما را نایب رئیس مجلس کند. همینطور چای سنگین و تیره
چهل و شش-انگلیس اینقدر جای بدی است که قدیم وقتی راستی ها مریض می شدند آنجا می رفتند، حالا چپ ها
چهل و هفت- با بدان بد باش و با نیک براون نکو
چهل و هشت-پرتو نیک براون نگیرد آنکه بنیادش بد است. رفیقدوست که بنیادش خوب بود
چهل و نه- تحت تاثیر باشید، ولی ماتحت تاثیر قرار نگیرید
چهل وده- محمد قوچانی می خواست میر عماد شود، میرداماد عماد الدین باقی شد. اوست باقی
چهل ویازده- ما فرزند ایرانیم، ایران فرزند کیست
ادامه دارد
1 Comments:
Blogger Nikahang's Blog said...
تست