یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, September 09, 2004
از صفر-۱
راستش مدت ها بود این حرف سر دلم مانده بود و می خواستم اندکی بترکم! به هر صورت این وبلاگ به درد همین چیزها می خورد، و تصمیم گرفتم حرفم را بزنم.
برای من جالب است، وقتی با خیلی از ایرانی ها در کانادا بر خورد می کنم، و در مورد نحوه کنار آمدن با شرایط از ایشان سوال می کنم، اکثرشان از اقلیت ایرانی می نالند! کسی دستشان را نگرفته، کسی تجربیات عملی در اختیارشان نگذاشته، ایرانی هایی بوده اند که پول این مهاجران تازه وارد را خورده اند، کست تحویلشان نگرفته و ...
یکی از ایرانی های متمول کانادا برایم می گفت که با هزار زحمت توانسته به پول و پله ای برسد، و راه چاره اش هم دوری از ایرانی ها بوده است!
چرا؟
ایرانی ها اقلیتی دویست و پنجاه هزار نفری را در کانادا تشکیل می دهند. بخش عمده ای از این اقلیت ملیت کانادایی را هم پذیرفته و کانادایی محسوب می شود. ثروت و مکنت ایرانی های کانادا قابل مقایسه با ایرانی های ساکن کالیفورنیا نیست، ولی در عین حال دستشان به دهانشان می رسد.
مهاجران ایرانی چند دسته هستند: کسانی که به دلایل سیاسی مجبور به رفتن از ایران و اقامت در اینجا شده اند، چندان زیاد نیستند. عده ای برای تحصیل آمده اند و فضای اینجا را برای رشد، بهتر دانسته اند و مانده اند.
گروهی در تب زندگی آزاد می سوخته اند، و اینجا فضای نسبتا مناسبی برایشان بوده است. گروهی که ثروت قابل قبولی دارند، هم در یران به تجارت و کسب مشغولند و هم در اینجا. خیلی ها هم به خاطر فرزندانشان و ادامه تحصیل آنها رنج دوری از ایران را بر خود هموار کرده اند. امید به کسب در آمد همراه با امنیت نیز شاخصه ای مهم نزد خیلی ها محسوب می شود.
با این همه، اغلب ایرانی هایی که به اینجا می رسند، باید از صفر شروع کنند، و به قول کانادایی ها، تجربه کانادایی - Canadian Experience-بدست آورند.
تجربه کانادایی شامل فراگیری زبان، روابط اجتماعی، فوت و فن کاری در جامعه کانادایی و تحمل حقارت مهاجر بودن! و بسیاری شاخصه های دیگر می شود.
برای جا افتادن در این جامعه، باید چیزی در حدود دو تا چهار سال زجر بکشید تا زمانی که بتوانید موقعیتی حد اقلی برای خودتان دست و پا کنید. به یاد داشته باشید که شهروندی درجه دو هستید و در شرایط برابر موقعیت ها را کانادایی ها نصیب خود می کنند. پس باید خیلی بهتر از آنها باشید تا به حق خود برسید.
نکته دردناکی که اذیتم می کرد این بود که چرا جامعه ایرانی با در نظر گرفتن تعداد مهاجران سالانه ای که از ایران می آید، چاره ای برای آموزش تازه واردان و حتی گرفتن دست ایشان برای ورود منطقی تر به جامعه کانادایی نمی جوید؟
چرا امکان درخشش و شکوفایی تازه وارد ها را فراهم نمی کنند؟ چرا نمی خواهند این جامعه کوچک سرنوشتی بهتر پیدا کند؟
در حال حاضر گروه های کوچکی از ایرانی ها دور هم جمع می شوند مجامع کوچکی که گاه سیاسی اند و گاه ادبی تشکیل می دهند. این مجموعه ها تلاش بسیاری برای بقا می کنند، ولی بعد از چند سال دچار افت می شوند. انجمن های فعالی نیز وجود دارد، ولی میزان

فعالیت این گروه ها در سطح خاصی محدود مانده است.
ادامه دارد