همین دیروز گذشته بود که رسید نامه ای از خواننده محبوبی بدستم! انتقادی بجا و محکم!
گفته بود که مردک! شبکه دوستانت در اورکات را دیده ای؟ خجالت بکش! یک عنصر نامطلوب با عکسی آنچنانی که میانه میدانش آرزوست، جزو دوستان تو است! وای بر تو! زبانت لال! دماغت لال! چشمت لال! ... خلاصه نزدیک بود از ترس سوار سفینه مرگ بشویم و برویم آن دنیا!
رفتم و به صفحه آن علیا مخدره سر زدم! چشمتان روز بد مبیناد! ایمان فلک هم بر باد می رفت چه رسد به ایمان بندگان ضعیفی چون من! از آن بدتر! دخترک که ایمان شیخ صنعان را هم می توانست بر باد دهد، شبکه ای ناجورتر داشت!
القصه، دیدم که حق با منتقد محترم است! مجبور شدم اصول حذف اورکات را بیاموزم و از مواضع تهم دوری جویم! اتقّوا...!
در ضمن! تعداد یاران شبکه اورکات من از مرز هزار گذشت و دومین گروه را راه اندازی کردم.
اورکات کمالله بالخیر والعافیه!