راستش از این اسم هسته ای خنده ام می گیرد! این هم شد اسم؟
اگر خواسته باشیم مِودبانه به کسی بگوییم که کارش"تخمی" است، می توانیم بگوییم کاری
هسته ای صورت داده است.
نمی خواهم بی ادبی کرده باشم، ولی تو را به خدا واژه ای بهتر برای نشان دادن عملکرد بیخودی خیلی ها سراغ دارید؟
شک نداشته باشید که در دنیای فردا که نفت و گاز قیمتی سرسام آور پیدا می کند، تولید برق از راه نیروگاه های گازی به صرف ما نخواهد بود.
نیروگاه های آبی ما هم توان رساندن برق لازم برای تماشای شاهکارهای صدا و سیما را ندارد.
با اینکه اکثریت ما عضو حزب باد هستیم، ولی کو نیرو گاه بادی؟
حالا ببینید چه کار کرده ایم که نمی گذارند نیروگاه اتمی یا به عبارتی هسته ای داشته باشیم؟
اینجا ست که می گویم دچار سیاست های هسته ای بوده ایم، و ترجمه بهتر "هسته ای"،
تخمی است!