آیا بارها خودتان را بابت حرفی که نزده اید سرزنش نکرده اید؟ و یا برعکس، به خاطر زدن حرف نابجایی احساس پشیمانی نمی کنید؟
خیلی جالب است که وقتی حرف را در دل به قتل می رسانیم تا به زبان نرسد، سریع برای سکوتمان توجیهی ادبی-فلسفی-... پیدا می کنیم و می گوییم، سکوت سرشار از ناگفته هاست.
البته هر حرفی را نباید زد! مثلا فحش خواهر و مادر را حدف کنید و به جایش ترکیب جدیدی بسازید، کاری هم ندارد. به عبارت بهتر، کلمات و ترکیبات تازه که در پایان هر در کتاب فارسی دبستان و دبیرستان داشتیم، به فرهنگ کلامی خود بیافزاییم.
مهّم این است که کلام در چه وقتی و کجا منعقد می گردد. وگرنه سکوت که همیشه وجود داشته. چیزی که ما ایرانی ها از جمله خود من در آن مانده ایم این است که اغلب به وقت گفتن دم فرو بسته ایم و هنگام خاموشی حرف زده ایم.