من باید به کجا شکایت ببرم که توی محله ما فرنی، آش رشته و نون پنیر سبزی گیر نمی آد؟
یاد اون روزها بخیر که توی روزنامه همشهری افطاری می دادند...کار روزنامه تعطیل می شد و گرسنه های روزه و غیر روزه حمله می کردند به طبقه همکف. اون آش رشته که روش سبزی و سیر سرخ شده همراه با کشک می ریختن چنان طرفدار داشت که باور کردنش مشکله. نون سنگک داغ و پنیر و سبزی وخرما، زولبیا و بامیه...
افطاری های هفته نامه مهر هم بامزه بود، بخصوص وقتی همه جمع می شدیم توی آشپزخونه، بهروز افخمی و یوسفعلی میرشکاک هم تصادفا سر می رسیدند...
یک شب هم حاجی زم افطاری می داد. توی دفتر هفته نامه، بهروز تورانی هم بودش، کلی می خندیدیم.
توی روزنامه های زنجیره ای که دیگه نگو! اونجا دیگه ملت کمتر جانماز آب می کشیدند و انگاری خدا بیشتر قبول می کرد.
افطاری های گل آقا هم از اون افطاری ها بود...
خدا ذلیل کنه اون بی پدر و مادرایی رو که ما رو از اون افطاری دور کردند!
الهی آمین!