یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, October 28, 2004
اورکات و معجزه ارتباط
راستش باورم نمی شد بواسطه اورکات اینقدر دوستان جدید پیدا کنم. دیدار مجدد دوستان، همکاران و همکلاسی های قدیم یک طرف و دوست شدن با آنانکه ندیده بودم از طرف دیگر برایم جالب بوده است.
خیلی ها پیغام هایشان را مستقیما روی اورکات منعکس می کنند و بسیاری نامه می فرستند. به این می گویند دهکده جهانی! مارشال مک لوهان! کجایی که ببینی دنیا چه خبر است!
از همه دوستانی که توّلدم را اورکاتا و ایمیلا تبریک گفته اند، ممنونم.
امان!
دیروز خبرنگار" آتاوا سیتیزن" زنگ زد که در باره وضعیت روزنامه نگاران ایرانی و میزان شناخت من از بعضی از آنها بپرسد.
امروز خبرنگار یک مجله زنگ زد تا در باره خودم بپرسد!عصر هم با یکی از برو بچه های تلوزیون کانادا در باره گذشته و آینده رسانه ها در ایران بحث می کردیم. شده ام متخصص بی جیره و مواجب امور رسانه ای!
مشتری های باحال
مشتری های مغازه ای که در آن کار می کنم آدم های جالب و اکثرا محترمی هستند. یکی از آنها دو سه هفته پیش سر ماجرایی ساده عصبانی شد و اعصاب مرا خورد کرد. بعدا فهمیدم که مست بوده و وقتی زیاده روی می کند، زن و بچه اش هم از او فراری می شوند.
روزی هم یکی از خانم های مشتری آمد و اشتباهی سفارش را با نام شوهرش که به تازگی از او جدا شده داد-از روی عادت- و روز بعد شوهر سابق آمده بود که سفارشی جداگانه را تحویل بگیرد. حالا ببینید چه مکافاتی سر من بدبخت آمد! البته شوهر تازه رها شده موضوع را زود فهمید و با لبخند موضوع را تمام کرد.
یکی از خانم های محترم هم پول در کارت بانکی اش نداشت، چک کشید!(آنهم از همان حساب که پول نداشت!)و چون مشتری قدیمی بود مجبور شدم تحویل بگیرم و روز بعدش هم شرمنده صاحب مغازه باشم.
البته تا آنجا که توانسته ام هوای مشتری ها را داشته ام تا راضی باشند. این هم تجربه ای خوب در برخورد‌با‌مخاطبان.
آقا! ما اینکاره نیستیم که نیستیم!