دلایل قوی باید و منطقی، نه غیر منطقی!
تورنتو شهر جالبی است. ایرانی های تورنتو هم از هر دسته و گروه سیاسی بسیار جالب هستند. یکی از فواید حضور در اینجا، برخورداری از نعمت آشنایی با دیدگاه های سیاسی متفاوت دور از غرض است، که می توان حرف هایشان را سنجید و با سخنگویانشان بحث کرد. دانشجویان ایرانی دانشگاه تورنتو و تشکل های دیگر بنا به موقعیت، مهمانان صاحب نظری را به تورنتو دعوت و میزبانی می کنند که باید تحسینشان کرد. در سی ام اکتبر جاری، داریوش همایون، روزنامه نگار، ناشر و وزیر اطلاعات دوران شاه، مهمان انجمن
سخن آزاد تورنتو بود و در دانشکده پزشکی دانشگاه تورنتو سخنرانی کرد. موضوع سخنرانی اش هم انديشه هاي خلاف سياست-Politically Incorrect - بود.
ابتدا مجری برنامه به معرفی همایون و سوابق او پرداخت - با زبان فارسی تورنتویی- که مایه مسّرت من و دوستانم شد.
سپس همایون با توضیح در باره موضوع بحث،سخنانش را آغاز کرد. گفت که ممکن است مبحثی ظاهری غلط داشته، ولی در عمل نتیجه بخش باشد. به عنوان مثال، مساله جنگ اخیر عراق و نفع آنرا برای ایران از دیدگاهی تاریخی ذکر کرد، که از ۲۷۰۰ سال پیش تا کنون، و از عهد مادها، همیشه با عراق مشکل داشته ایم. در جایی دیگر به ذکر چند شاخصه سیاست های مشروطه خواهان پرداخت که برای من و برخی دیگر بسیار جذاب بود: تقّدس زدایی، شهید زدایی و ناموس زدایی. گفت که باید مقدسات را زدود تا مانع تفکر نشود، شهید را به کشته تقلیل داد و آنرا بزرگ نپنداشت.
وقتی در باب خشونت و نکوهش آن سخن می گفت، واقعه ۱۶ آذر را مثال زد، و دو طرف ماجرا را عامل خشونت معرفی کرد.
در باب ناموس هم به کنگره اخیر مشروطه خواهان اشاره کرد که تا پیش از آن افراد مختلف به هم تهمت های ناموسی زده بودند، و او راه را حذف کامل ارزش مداری ناموس و غیرت دانسته بود. در جایی هم به جمعیت جوان ایران اشاره کرد و همینطور به جمعیت ۲۲ میلیونی استفاده کننده از اینترنت. البته او صحبت های دیگری هم کرد که به حتم در گزارش های مطبوعاتی خواهد آمد.
این بخش از صحبت های همایون جای نقد دارد. آیا او که تئوریسین سلطنت طلبان محسوب می شود، اطلاعات محکم و دقیقی از جامعه امروزی ایران دارد که می خواهد برای آن تعیین تکلیف کند؟ به عنوان نمونه، وقتی تعداد استفاده کنندگان از اینترنت را ۲۲ میلیون نفر اعلام می کند، چگونه قادر خواهد بود بر همین پایه خواسته های جمعیت جویای خبر از این رسانه را تحلیل و بررسی کند؟ آیا می داند بخش عمده ۷ میلیون استفاده کننده از اینترنت در ایران از آن برای چت و ای-میل بهره می گیرند؟ آیا می داند حد اکثر بازدید کنندگان سایت های سیاسی و خبری چند نفر است؟ تحلیل او از نگاه مردم ایران به سلطنت چیست؟ آیا می داند جمعیت جوان ایران به دنبال چه آینده ای است؟ چرا بیشتر طرفداران کم تعداد سلطنت، بالای شصت سال سن دارند؟
او از یک طرف به دموکراتیک بودن فرایند مشروطیّت پایبندی نشان می دهد و از سویی به حذف مطلق نمادهای فرهنگی و قومی اصرار دارد. مقدسّات یک قوم را نمی توان زدود، ولی می توان در بهره گیری از مقدسات معتدل بود. ارزش ها را نمی زدایند، بلکه می توان ارزشمداری را منطقی کرد. و از همه جالب تر، بحث ناموس، غیرت و اخلاق به میان می آید: آیا می توان کار را به دست کسانی سپرد که ارزش های اخلاقی را پاس نمی دارند و درون خود روابطی خارج از عرف داشته اند؟ نمی گویم گزینش استصوابی باید کرد، ولی هر حزبی پاکسازی های درونی خودش را برای حفظ ساختار خود دارد. بی ساختاری بلای جان احزاب است. غیرت خارج از عرف، سمّ مهلکی است، ولی آیا بی غیرتی چاره کار است؟ آیا تئوریسین تحصیل کرده و توانای مشروطه خواهان توضیحی بهتر از این برای آینده سیاسی مورد نظر خود ندارد؟
پرسش و پاسخ
سوال های متعددی مطرح شد، که یکی از آنان به نگاه او و سران مشروطه خواهان به واقعه ۳۰ تیر ۱۳۳۱، و ۱۶ آذر معطوف بود. ۱۶ آذر را دانشجویان بوجود نیاوردند، بلکه نظامی ها به دانشجویان حمله کردند و آنها را کشتند.
من هم در کمال بدجنسی سوال هایی کردم: "آقای دکتر همایون، آیا این نگاه حذفی شما به ارزش های مطلق و مقدسّات خود مطلق گرایی جدیدی به بار نمی آورد؟" و" با عنایت به گفته شما در باب غیرت زدایی و ناموس زدایی از مشروطه خواهان، آیا از این به بعد حزب شما "
مشروطه بی ناموس" خواهد بود و در صورت تبدیل شدن به نظام آنرا"
سلطنت مشروطه بی ناموس" خواهند خواند؟
من جوابی نگرفتم! جز گذرهمایون با خنده!
به سوال های دیگر هم اکثرا جواب های در خوری داده نشد.
دعوا
در پایان وقتی پرسش و پاسخ تمام شد، من و یکی دو نفر از اهالی روزنامه نگار به بحث در باره سلطنت" مشروطه بی ناموس "می پرداختیم و در باره ثبت این نام جدید صحبت می کردیم،یکی از سلطنت طلبان عصبانی با ذکر کلماتی اندکی خارج از ادب به سوی من حمله ور شد که اگر [...] داری همین حرف ها را به دکتر همایون بزن [...] و [...] که داریوش همایون به داد من رسید و طرفدار غیرتی و ناموس پرست را از من دور کرد. جالب اینکه مسوولان برگزاری که برای محافظت داریوش همایون پلیس آورده بودند(که با اعتراض هم روبرو شد) در مقابل رفتار طرفدار عصبانی و پرخاشجوی دکتر همایون ساکت و بدون خاصیت ایستاده بودند.