یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, November 22, 2004
کار بد مصلحت آن به، که مطلق نکنیم
بعد از نوشتن در باره کنفرانس دو روزه بیست و پنجمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا، چند پیغام و نامه جالب گرفتم، مخالف و موافق.
هیچکس منکر سیاست های غلط آمریکا درسال های گذشته و دور نیست، و کسی نمی گوید که نباید سکوت کرد. بحث اصلی اینجاست که به اندازه بود باید نمود. وقتی توان مقابله با آثار یک حرکت را نداریم، نباید بیخودی کشش بدهیم. حرکت خودجوش دانشجویان برای آمریکا ضربه کمی نبود، و خود می توانست به یک نماد تاریخی بدل شود. ولی کش دادن گروگانگیری حرف دیگری است. آمریکایی ها اشتباهات زیادی مرتکب شدند و نتوانستند از طریق مذاکره ماجرا را در همان روزهای اوّل فیصله دهند. حمله طبس هم احمقانه تر از آن است که بتوان در باره اش حرف زد.
نگاهی به سیاست های ایران در سال های جوانی انقلاب نشان از بی تجربه‌گی و خامی ما دارد. مقایسه بازی های مذاکره کنندگان ایران در ماجرای انرژی هسته‌ای، با برنامه‌های سیاسی سال‌های اوّل انقلاب، نشان می‌دهد که الآن چقدر باهوش‌تر شده‌ایم.

در طول این ۲۵ سال، سرمایه‌های انسانی و مالی بسیاری از دست رفته است. اگر خطاهای پیشین را بهتر بشناسیم، از تکرارشان جلوگیری خواهیم کرد.
گمان کنم وقت آن رسیده باشد که دانشجویان تسخیر کننده لانه جاسوسی زبان بگشایند و بگویند چه شد که تسخیر ۴۸ ساعته، ۴۴۴ روز طول کشید و به جز سقوط دولت موّقت که از اهدافشان هم بود، چه نتیجهُ کارسازی گرفتند؟
اگر تاریخ را درست نکاویم و به منابع هدایت شده و گاه سانسور شده داخلی اکتفا کنیم، همین می شود که شده است. نسل نوین نمی داند ماجرا چه بوده، و نخواهد توانست سره را از ناسره باز خواند.
حرکت دانشجویان در نوع خود انقلاب بزرگی محسوب می‌شود، چرا که محاسبات بسیاری را بر هم زد، و نشان داد که آمریکایی ها چقدر آسیب پذیر هستند، و سیاستمدارانشان تا چه حد ناتوان. ولی حرکت‌های بعدی ایران در ابعاد داخلی و بین‌المللی به جهانیان نشان داد که پشتوانه سیاسی و تحلیلی ما در چه حّدی است.

تجربه مردمان کشورهای اشغال شده شرق و غرب ما و جان هزاران بی‌گناه از دست رفته در سال‌های بعد از ۱۱ سپتامبر، درس های تلخی برای‌مان دارد...کاش با تجربه‌تر می‌بودیم.