این اخلاق تند من گاهی تندتر میشود، و ممکن است یاسر کراچیان برایم بنویسد که تو مشکلت با اصلاح طلبان است یا دوست بینام دیگری چیزی دیگر!
مشکل من با جماعت اصلاحطلب فقط بابت سهلانگاریهای سیاسی آنان نیست. بزرگان اینان آنقدر در پروژههای صنعتی همه چیز را با سیاست مخلوط کرده بودند که یادشان میرفت به مسائل و مشکلات فنی رسیدگی کنند.
امروز این خبر
رادیو فردا را خواندم:
از يک حوزه گاز پارس جنوبي در پايان ماه گذشته به بهره برداري رسيد، اما به گفته شرکت نفتي شل اين طرح ۴۰ ايراد اساسي دارد. شرکت پتروپارس، پيمانکار فاز یک، دو سال بعد از آن که فازهای دو و سه توسط شرکتهای پیمانکار خارجی به اتمام رسیدند، سرانجام آن را تحویل داد و اینک رفع نقائص فنی آن از جمله تعویض ۴۰۰ متر خط لوله به دریا و شیرآلات نصب شده تا پنج سال به درازا خواهد انجامید. شرکت ملي گاز ايران از شرکت نفتي شل خواست تا ايرادات فاز يک را شناسايي و آنها را برطرف کند.
بهزاد نبوی و یاران پتروپارسیاش میدانستند این آشی که درست میکنند چقدر دارد شور میشود؟
طرحی را در اسرع وقت اجرا و افتتاح کردهاند، ولی مسائل ایمنی آنرا به هستههای مبارکشان هم نگرفتهاند.
خیانت شاخ و دم ندارد. در ماجرای پتروپارس، اساس بیشتر از درست انجام دادن آن، پایان آن بوده است.
هدف مثبت بود، شک هم نکنید، ولی بی توجهی ها چه؟
ما در صنعت و سیاست قربانی مدیریتی هستیم که انگار بهبود نمییابد.