خرسه را گرفته بودن. انداختنش توی یه اتاق خیلی بزرگ، که نمیتونست توش بایسته. نه! فکر بد نکنیها، انفرادی نبود.
هر روز کلی بازجویی میشد، و مجبورش میکردن علیه دوستای خودش تکنویسی کنه.
بعد هم بهش حالی کردن که باید عین نامهای که بقیه خرسها علیه خودشون نوشته بودن، بنویسه و جلوی دوربین اعتراف کنه که با چه کسانی خوابیده و چه کارهای بدی کرده... از بیگانگان عسل قبول کرده و با زنبورهای شبکه کندو، رابطه نامشروع داشته و اقدام علیه امنیت نمی دونم چیچی کرده...
جلوی دوربین گفت:
من خرگوشم...
این داستان تا ابد ادامه دارد