در جلسه تحلیل درخواست رفراندوم که در دانشگاه تورنتو برگزار شد، طبق معمول بدذاتی ویژه من چند نفری را آزرد.
فکر هم نکنید که قصد آزار کسی را هم نداشتم!نه! به هیچ وجه!
در ابتدای صحبت هم که باید خودم را معرفی میکردم، گفتم:نيک آهنگ کوثر هستم، خرابکار! و به قصد نقد این ماجرا اینجا صحبت میکنم و دلایل شخصیام را برای امضا نکردن بیانیه خواهم گفت.
در باب دلایل شخصیام برای امضا نکردن بیانیه سایت ۶۰ میلیون نفری که فقط بیستویک هزار امضا دارد(که تعداد بسیاری از این امضاها هم جعلی است) توضیح دادم که کسی از گروه اولیه تهیه کننده بیانیه از نظر من مشروعیت نداشته که بخواهم بهاینواسطه جلب آن شوم. از جمله مهر انگیز کار !
علتش را هم قبلا برایتان نوشته بودم.
تنها اشکال کار این بود که هم دخترش آنجا نشسته بود و هم دو سه نفر فمینیست افراطی در جمع حاضر بودند!
گفتند حق نداری بگویی که از فمینیستها بدت میآید!
من هم گفتم که: من که نگفتم از زنها بدم میآید که، من به خانمها خیلی هم علاقه دارم! از فمینیستها خوشم نمیآید! در ضمن، در بحث دموکراتیک بهتر است بگویید که فلانی! بهتر است نظرت را در مورد فمینیستها نگویی، نه آنکه به من دستور دهید که خفه شوم یا محروم از اظهار نظر!
ما ایرانیهای دموکرات، ظاهرا دموکراسی سرمان نمىشود، و کسی که راحت عقایدش را بیان میکند را خفه میکنیم !
البته اذیتهای دیگری هم کردم که اندک اندک خواهم نوشت.