کلاس چهارم ابتدایی بودم. خواندن کتابهای فالاچی مد روز بزرگترها بود. خانه ما هم پر شده بود از این کتابها و به خاطر تعطیلات مدارس در زمستان ۵۷، من هم شروع کردم به خواندن. کتابهای اوریانا فالاچی از نوشتههای شریعتی قابل فهمتر بود، بخصوص مصاحبه با تاریخ جلد ۱ و ۲ !
وقتی کتاب
زندگی، جنگ و دیگر هیچ او را خواندم، از جنگ متنفر شدم.
امروز بوی جنگ به مشام میرسد. و آن احساس منفی علیه این پدیده شوم دارد مرا میخورد.