یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, February 14, 2005
خاطرات بعد از زندان-۶
روز انتخابات مجلس ششم، با امید بسیار از خانه خارج می‌شوم تا رای بدهم. لیست روزنامه‌نگاران یکی از پر طرفدارترین‌ها است. هر جای شهر که سرک می‌کشم صف طولانی رای دهندگان را می بینم. انگار سرنوشت من به رای بالای اصلاح‌طلبان بسته است. در یکی از حوزه چند تا از دخترها و پسرهای دبیرستانی من را به هم نشان می‌دهند و یکی‌شان جرات می‌کند و جلو می‌آید. از من می خواهد که برایش یک تمساح بکشم. از او معذرت‌خواهی می‌کنم و فقط آدمکم را برایش می کشم و زیرش را با تاریخ روز انتخابات امضا می‌کنم. سری به بچه‌های همشهری می زنم و بعدش به عصر آزادگان می‌روم، اکبر گنجی حسابی شنگول است. شرط می‌بندد ماجرای "عالیجناب سرخ‌پوش" رای هاشمی را خراب خواهد کرد. شمس از این حرف خیلی خوشحال نیست.

به خانه که مىٰ‌آیم، با همسرم بحثم می‌شود. او خسته و عصبانی است. از یک طرف فشار زیادی روی او بوده و از طرف دیگر همه‌اش صحبت در باره شوهرش است، نه او. حق هم دارد. احساس می‌کند که فقط از او برای خبر سازی در هنگام حبس من استفاده کرده اند.

روز بعد سر کار می‌روم. در پایان دهمین روز کاریکاتور می‌کشم تا اعلام کنم که زنده‌ام. البته با وکیلم مشورت می‌کنم.

نتایج اولیه انتخابات مجلس ششم آنقدر هیجان انگیز است که من و همسرم دعوایمان را فراموش می کنیم. آقایی از پشت پرده سیاست با من تماس می‌گیرد و می‌خواهد با من گپی کوتاه بزند. نیم ساعتی در دفتریک تولیدی لباس...موبایلش را خاموش می‌کند، باتری‌اش را هم در می‌آورد. صدای تلویزیون را زیاد می‌کند و گفتگو شروع می‌شود:

آقای کوثر، شما می‌توانستید کل انتخابات را بر باد دهید، ماجرای قم به همین دلیل شکل گرفت چون آقایان می‌دانستند در انتخابات شانسی ندارند، و شما به ایشان بهانه کافی را دادید. اما دستگیری شما باعث شد توپ توی زمین آنها بیافتد. در طی آن یک هفته هم حمایت اکثر روزنامه‌ها از شما هم برای تغییر جو بوده، تا فضا را به ضرر جناح راست برگردانند. از شما استفاده لازم شده، و سعی نکنید واقعیت را فراموش کنید. حد خودتان را بدانید. تا زمانی که برای این آقایان استفاده داشته باشید، تحویلتان می‌گیرند.

اطلاعات جالبی به من می‌دهد. از او می‌پرسم چرا دارد به من کمک می‌کند؟
ادامه دارد
2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
حالا چرا گذاشتی دم انتخابات از بدجنسی های اصلاح طلبها خاطره می نوِسِد؟

Anonymous Anonymous said...
آخر مصاحبه ات با اون آقاهه , مبلغ چکی که بهت داده بود چقدر بود نيکی جون ؟