یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Saturday, February 19, 2005
خدا حافظ استاد شجریان و غیره
دیشب حالم به هم خورد. اصلا شجریان آنی نبود که می‌شناختم. شاید تنها فایده حضور دیدن او بود بعد از سال‌ها. نه سلامی به جمع کرد و نه علیکی گفت. قبل از آنتراکت، اجراها باحال‌تر بود و در قطعه‌ای که پدر و پسر-همایون- با هم همنوا می‌شدند، می‌شد به آینده موسقی فلک‌زده سنتی ایرانی امیدوار بود. در نیمه‌ دوّم برنامه اگر می‌توانستم از سالن بیرون بروم، حتما این کار را می‌کردم.امّا مجبور بودم به خاطر لطف دوستان تحمل کنم.
البته از کمانچه زدن کلهر باید تعریف کرد؛ انگار داشت با کمانچه عشق‌بازی می‌کرد...آنهم جلوی چشم مردم!
نکته مثبت حضور برای من این بود که توانستم بعد از مدت‌ها طرحی بزنم ، آنرا هم از حسین علیزاده کشیدم. بد در نیامد.

بعد از کنسرت، با بر و بچه‌ها رفتیم شام خوردیم که آنجا کمی بهتر بود و غم تحمل برنامه بی‌بار گروه اساتید را اندکی فراموش کنیم. انگار وقتی آدم سیر می شود، یادش می رود که چقدر از دست شجریان و الباقی زورش گرفته....
15 Comments:
Anonymous Anonymous said...
salam emaile shoma dar sitetoon hast? yek soal azatoon dashtam.

Anonymous Anonymous said...
با اینکه تا به حال یک آهنگ کامل رو مثل آدم از آقای شجریان گوش نکردم ک بخوام راجع بهش نظر تخصصی ین کامل بدم ولی این شجریان از بس که بهش گفتن استاد و الکی تحویلش گرفتن ( استاد که هست و باید تحویل هم گرفته بشه ولی نه دیگه اینجوری ) داره یک مقدار احساس خدا بودن بهش دست میده . این نکته از مصاحبه هاش کاملا مشخصه .

Anonymous Anonymous said...
تبرمرد جان!
در مملکتی که یک کارتونیست زپرتی‌اش که چهار سال توی چهار تا روزنامه‌ی زپرتی‌تر کاریکاتور کشیده هیچ کس را پشم خود هم حساب نمی‌کند، از آدمی که چهل سال برای دل خودش و مردم خوانده چه انتظاری داری، همین که تا حالا ادعای خدایی نکرده باید ازش ممنون بود.

Anonymous Anonymous said...
تبرمردجان، نمی دانم این آدم های بدون اسم چطوری بدون دیدن برنامه شجریان اظهار نظر کنند؟
شجریان بدون تردید بهترین خواننده سنتی ایران است، ولی بگذار طرفداران موسیقی سنتی دلشان به همین خوش باشد و هیچوقت انتظار بهتر شدن آنرا نداشته باشند.حد پیشرفت موسیقی سنتی کجاست؟

فریاد

Anonymous Anonymous said...
بعضی از اظهار نظرهای قبلی بیشتر از بغض علی بود تا حب معاویه ولی مطلب شما هم کمی این بو رو می دا البته از معاویه و علیش بی خبرم ولی استادی رو که من می شناسم صداش دلنشین و قابل احترام.حالا این دیگه سلیقیه شماست اگرچه با پیشداوری رفتی کنسرت -رجوع به چند مطلب قبل - ÷اینده باشی!

Anonymous Anonymous said...
اگه جای علی معاویه عوض شد ...زیاد سخت نگیر!

Blogger Nikahang's Blog said...
حق با شماست. من اصلا حال رفتن به کنسرت را نداشتم. مثل خواندن نماز به زور می ماند یا ...!
گرچه از یکی دو تا آهنگ لذت بردم، ولی ارادتم به استاد بیشتر از این حرف‌ها بود که حالم گرفته شود. آنقدر از اجرای بعد از آنتراکت بدم آمد که نمی توانم به زبان ساده بیان کنم.

Anonymous Anonymous said...
كاش مي گفتي چرا شجريان حالتو به هم زد. مشتاقم بدونم

Anonymous Anonymous said...
آپ می کنی! سلام! چقده تند تند

Anonymous Anonymous said...
شما بهتر است در باره نقاشی کودکان نظر بدهید
اظهار نظر در باره موسیقی را به بزرگتر ها بسپارید

Anonymous Anonymous said...
شما بهتر است در باره نقاشی کودکان نظر بدهید

اظهار فضل در باره موسیقی را به اهل آن بسپارید

Anonymous Anonymous said...
شما چقدر در موسیقی سر رشته داری که این طوری در مورد استاد بزرگی مثل شجریان اظهار نظر می کنی .لطفا درست صحبت کن و در کار بزرگان دخالت نفرمایید مچکرم.

Anonymous Anonymous said...
خوشم اومد خوب دک و ÷زشو ریختی بهم .گر چه در هر چیزی اعتدال خوبه اما ...

Anonymous Anonymous said...
از آدمهاي امثال تو که راجع به مسايل بزرگتر از عقل و يک جاي ديگشون نظر ميدهند اسهال مي گيرم تو برو همون جفنگيات آبکي خودتو تو روزنامه هاي جفنگتر از خودت چاپ کن و با مسايل بزرگان کاري نداشته باش
اطلآ من وقتي کاريکاتورهاي تو را
مي بينم اسهال خوني مي گيرم

Anonymous Anonymous said...
این نظر شماست،و من فکر میکنم که عده ای کمی با شما موافق باشند.من توی سالن نبودم ولی سی دی کنسرت رو دیدم، و تقریبا تمام افرادی رو که دیدم واقعا با احساس گوش می دادند و لذت می بردن، شاید اگه شما هم گوش می دادید لذت می بردین.متشکرم