یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, February 17, 2005
رکسانه احتشامی، کجایی
رکسانه عزیز، امروز یادم آمد که سال‌ها قبل اسمت را از ستینگ شنیده بودم...یادت می آید؟
Roxanne،You don't have to put on the red light
Those days are over
You don't have to sell your body to the night

Roxanne،You don't have to wear that dress tonight
Walk the streets for money
You don't care if it's wrong or if it's right
خلاصه، گفتم اگر هنوز معلوم نشده که هستی، لطفا از سایه بیرون بیا و هویّت خودت را معلوم کن تا ما از این سو تفاهم ایجاد شده خارج شویم.
دوستانت پیغام داده‌اند که کچل نیستی و ریش بزی هم نداری، موهایت هم چند وقت پیش کوتاه نشده و چشمانت هم آلبالو گیلاس نمی‌چیند. پس تو بالاخره چه شکلی هستی؟ گمانم با توجه به مشخصات ذکر شده، آمیبی شکل باشی! چون آمیب در میدان سیاست هم شکل عوض می‌کند.نه؟

وقتی در این طرف دنیا، رفتار دموکراتیک یعنی تهمت زدن، حذف رقیب سیاسی... بدنام کردن رقیب هم ارزش محسوب می شود. وقتی بسیاری از مدافعان آزادی بیان جلوی دوستان تهمت زن‌ خود را نمی‌گیرند و فقط تلاششان این است که ماجرا را ماست‌مالی کنند، چه باید گفت؟

وقتی تهمت زن حاضر نیست سندی برای حرف خود بیاورد، و حالا که دستش خالی مانده است، غرور و ترس مانع می‌شود معذرت بخواهد، چگونه می‌توان به او اعتماد کرد؟

وقتی دوستان آگورا اصل را بر اصالت گذاشته‌اند، چگونه جایی برای آدم‌های غیر اصیل و دروغ‌گو می‌سازند و با افتخار از ایشان مراقبت می‌کنند؟ مراقبت از حقیقت جای خود را به نگاهداری از مصلحتی نا مناسب داده است. آگورا جایگاه کشف حقیقت بود، نه؟
1 Comments:
Anonymous Anonymous said...
من از سیاست هیچی نمی دونم، ولی شنیده بودم شما آدم روشنفکری هستید و به همین نتیجه هم رسیدم ، ولی حرفاتون در مورد رکسانه( که دقیقا" نمدونم کیه) یه کم غیر روشنفکرانه و محتوی توهین های کوچه بازاریه. نمدونم..شاید بخاطر اینه که درست نمیشناسمش.شاید باید آرشیوتون رو بخونم