کنفرانس برلین برگزار میشود. خبرهای بدی به گوش میرسد که "کمونیستهای کارگری" دارند ماجرا را به جاهای بدی میکشانند، و نگذاشتهاند سخنان اکبر گنجی و بقیه اصلاحطلبان راحت بیان شود. کیهان به ماجرا گیر داده. هشدار بدی است.
مجلس پنجم که آخرین نفسهایش را میکشد، بدون رحم دارد ترتیب مطبوعات را میدهد. ماندهام چرا نمایندگان اصلاح طلب مجلس آبستراکسیون نمیکنند؟ مجید انصاری که آن موقعها تنش برای آبستراکسیون می خارید حالا بیخیال شده. به نظر من خیانت این جماعت قابل بیان نیست.
سه شنبه شب است، ساعت ده شب که صفحهبندی روزنامه های چهارشنبه صبح تمام شده، تلویزیون فیلم مونتاژ شده ای از کنفرانس برلین نشان می دهد. صحنه لخت شدن یک زن را بصورت نگاتیو پخش می شود. گمانم اتفاقی دارد میافتد. زنگهای ممتد تلفن پدرمان را در میآورد. یکی از بچهها خبر میدهد که با اتفاقهایی که دارد می افتد و روز پنجشنبه که رهبری سخنرانی دارد، باید ازالآن لباسهای لازم را برای چند سال زندان آماده کنیم.
شب مسابقه فوتبال جام باشگاههای اروپا است. وسط مسابقه، برادر زن میرسد. داریم با هم تماشا میکنیم که باز تلفن زنگ میزند.
ادامه دارد