راستش من یکی توی کتم نمیرود که بخشنامه اخیر آیتالله شاهرودی اتفاق خاصی باشد، جز آرام کردن کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در جلسه چند هفته آیندهاش در ژنو، که قطعنامهای علیه ایران صادر نکند. راستش هر ایرانی وطن دوست از اینکه بیانهای علیه کشورش صادر شود، غمین خواهد شد، ولی وقتی کارد به استخوان می رسد و انگار تنها چاره فشار است، چه باید گفت؟
این برای ما از نظر تاریخی بسیار بد است که کار را به آنجا برسانیم که برای معاملات بین المللی، شل کن سفت کن را سر خبرنگاران اجرا کنیم، کسانی را که باید یارمان باشند را به همین راحتی از خودمان برنجانیم تا از دوست تبدیل به منتقد و از منتقد تبدیل به مخالفمان شوند. گفتگوی تمدنها را علم کنیم ولی نتوانیم از حقوق گفتمانی اهل قلم در درون مرزهای کشور دفاع کنیم.
آزادی مطبوعات زمانی واقعی می شود که حقوق مادی و معنوی اهالی سرکوفته و درد کشیده و رنجیده خاطر مطبوعات پرداخته شود. کسانی که ظلمی کردهاند، حتی اگر مجازات هم نشوند، امّا عذر بخواهند و بپذیرند که اشتباه کردهاند و جایشان را به کسانی بدهند که مانع ظلم مجدد شوند.
یادتان می آید آیت الله شاهرودی چندی پیش هم بخشنامه ای صادر کرده بود که مبادا با زندانیان برخورد فیزیکی و یا تحقیر آمیز صورت گیرد؟ اگر شما از نتایج آن بخشنامه راضی هستید، میتوانید به بخشنامه جدید هم خوشبین باشید. من یکی نیستم، و نخواهم بود!