یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, April 20, 2005
چرا بهتر است اصلاح‌طلبان نقد شوند
به نظر من مجموعه دلایلی که مانع نقد دوم خردادی‌های حکومتی شود، بسیار محدود است.
وقتی حرف از اصلاح می‌زنی، باید نتیجه کارت را با نتیجه کار دیگران مقایسه کنی.
وقتی می‌گویی اصلاح‌طلب هستی، صرفا طلبکار اصلاح شدن ساختاری یا خودت هم نقشی ایفا خواهی کرد؟
اگر سیستم خراب و نیاز به اصلاح داشته باشد، چه عواملی موجب این خرابی شده است؟ تو چه طرحی برای رفع خرابی داری؟
آیا در صورت پی بردن به این مهم که خود تو مشکل اصلی هستی و باید اصلاح شوی، حاضری منافعت را به خطر بیاندازی تا تغییر کنی؟
اگر مسیری را طی کنی که بدانی بن‌بست است، نباید فکر جدیدی کرد؟ آیا اصلاح‌طلبان خطاهای مسیر‌یابی‌شان را اصلاح می‌کنند؟
آیا اصلاحات و ادامه تاثیر این نگاه بر مردم، فقط با ماندن گروهی موسوم به اصلاح‌طلب در راس قوه مجریه میسر است؟
اگر اصلاح‌طلبان قدرت اعمال افکار پیشروِ خود را نداشته باشند، چه ضمانتی برای نهادینه شدن فرهنگ اصلاحات به جامعه می‌دهند؟
آیا اصلاحات باید یک تحول اجتماعی در بطن باشد یا یک تغییر ظاهری در سطح مدیران کلان؟
اصلاحات اقتصادی چیست؟ تولید پیکان؟ افزایش مصرف سوخت؟ و...
موفقیت اقتصادی دولت اصلاحات ناشی از طرح‌ها و برنامه‌ها بوده یا افزایش جهانی قیمت نفت؟
سیاست‌های مالیاتی دولت اصلاحات چه باید باشد؟
سیاست‌های تامین اجتماعی اصلاح‌طلبان چه بوده است؟
چارچوب سیاست‌های فرهنگی اصلاح‌طلبان چه بوده؟
...

سوال‌های زیادی وجود دارد. باید وارد هر حوزه بشوی و بررسی کنی. مساله این است که نقد گروهی که "نقد" را مثبت ارزیابی می‌کنند، اشکالی ندارد، خودشان خواسته‌اند. "راست" نقد پذیر نیست. "هاشمی" ضد نقد است. ببین چه بر سر منتقدین این دو آمده؟ حال باید گروهی را که هشت سال است در راس قوه مجریه بوده زیر سوال برد تا پاسخگو شود! نباید؟

اصلاح‌طلبان در سال‌های اخیر دستاوردهای کوچک و بزرگی داشته‌اند، ولی باید دید تا چه حد توانسته‌اند اعتماد عمومی را جلب کنند که وقتی کاندیدایی را به جامعه معرفی کرده‌اند، مجبور نباشند همان شعارهایی را بدهند که مردم متوجه ناتوانی‌شان شده‌اند. بعد هم برای توجیه ماندنشان، از مدت‌ها قبل به ذکر مصیبت بپردازند که اگر چنین نشود، دولتی "فاشیست" بر سرکار خواهد آمد، که نظامی‌گری ساختار کارش است...

چند سال از دوران انقلاب در اختیار این گروه خشن بوده است؟ چرا می‌خواهند خود را همیشه مظلوم و قربانی نشان دهند؟ آیا می‌توانند تا ابد نسل های جوان‌تر و منتقد تر روزگار ارتباطات را راضی به انتخاب خود کنند؟

دولت، مجلس و حکومت باید نماینده مردم کشور باشد. همین دولتش را بگیرید: چند در صد افراد درون حکومت شباهتی به اکثریت افراد جامعه دارند؟ تفریح‌شان، ایمانشان، نگاهشان، آدابشان و ...آیا همین دولت اصلاح‌طلب نماینده واقعی جامعه ما است؟
در این باره بیشتر باید نوشت.