توضیح: این مطلب را دیشب نوشته بودم، ولی به نحوی معجزه آسا پرید! پس دوباره نویسیام شاید اندکی با اصلش متفاوتش کند.
هفته پیش که مهدی جامی را دیدم، با همان نگاه کاریکاتوریستی، تجزیه و تحلیلش کردم. او را بیشتر انسانی دیدم محافظهکار و اگر میخواستم طرحاش را بکشم، حتما مبادی آداب بودنش را در قالب محافظهکارانه اش نشان میدادم...البته موهایش را که از پشت بسته بود، اندکی لیبرالش کرده بود...یک محافظهکار نسبتا لیبرال...
نمیدانستم مهدی حرف من را جدی گرفته!الان خواندم که بنده خدا یک هفته تمام است که دارد به این مساله فکر میکند...(توضیح جدید: یک هفته فکر برابر است با ۷۰ سال عبادت، ضرب در ۲۴ ساعت، ضرب در هفت روز) خلاصه، دیدم بهتر است برداشتم را برای مهدی بازتر کنم.
اولا، من عادت ندارم برای چیزهایی که میبینم، برداشتهایی طولانیتر بنویسم یا بکشم، اصلا شاید این خلاصه کردن کوچک دیدن، به اسم خانوادهگی من مربوط باشد، چرا که "کوثر" کوتاه ترین سوره قرآن است. خدا را شکر نام خانوادهگی من "ال عمران" یا "بقره" نیست!
ثانیا، رفتار ما تابعی است از شرایط متفاوتی که در زندگی تجربه کردهایم، تربیت، اعتقادات، ارزشها، محیط و حتی ژنتیک! پس صفاتی که به هم مى دهیم با وجود داشتن بار"مطلق"، میتواند"نسبی" باشد! چرا که داریم آدمها را بر اساس شواهد مقایسه می کنیم، و "لیبل" چسباندن آنها را مطلق نخواهد کرد.
در هر صورت مهدی عزیز، خیلی مخلصیم!
مهدی جامی در موقعیتی کاملا محافظهکارانه، بدون تغییر در واحد زمان و مکان!
مهدی جامی در موقعیتی نسبتا محافظهکارانه-اندکی تکان دارد
مهدی جامی در موقعیتی غیر محافظهکارانه-با تکان بسیار زیاد- نسبتا لیبرال