ملونهای عزیز، ای کسانی که می گفتید اگر رای ندهیم آمریکا به ما حمله خواهد کرد...حالا که دکتر معین رد صلاحیت شده، خواهشمند است برای جلوگیری از حمله احتمالی آمریکا، به یکی دیگر از نامزدها رای بدهید!...زرشک!
حالا جماعت می گویند که ما تحریم می کنیم! یعنی کف حفظ کشور و نظام، پذیرش نامزدی معین بود...
مرده شوی این سیاستی را ببرند که استراتژیستهایش شما باشید!
توضیح: من سیاستمدار نیستم، همه حرفهای من غلط از آب در می آید، وقتی هم می گویم انتخابات را باید تحریم کرد، الکی گفته ام. وقتی جدیترین فعالیت اجتماعی-سیاسی عمر من، یعنی حضور در انتخابات شوراها، آن هم بر پایه توسعه دیدگاهی زیستمحیطی، فعلایتی سیاسی برای ورود به عرصه قدرت نام میگیرد، می فهمم سیاستمدارانی که چنین حرفی را می زنند چقدر پایه استدلالی دارند.
لابد سیاستمدار، جوانکی است که به لحاظ اجتماعی توان زندگی در ایران را ندارد، برای بقیه حکم می دهد که چه بکنند و چه نکنند. سیاستمدار، دانشجوی متعهدی است که در قدرت ماندن مشارکتیها برای آینده اش بهتر است، سیاستمدار، کسی است که کارکرد جماعت مشارکتی را از نزدیک ندیده و نمیداند ساختار حذف غیرخودیها در این حزب چگونه عمل می کند، آنگاه آنها را ناجی افسانهای میپندارد.
نه! من سیاست ندارم!«سیاستندار»!
عرصه سیمرغ هم جولانگاه من نیست...
ترجیح میدهم همان کاریکاتوریست غرغرویی باشم که حال سیاستمداران اینچنینی را شدیدا به هم می زنم!
منتقدی باشم که از سوالهایم زورشان می گیرد و خاله زنکبازیهایشان گل می کند...