به هاشمی رای بدهيد. به معين رای بدهيد. به لاريجانی رای بدهيد! به کروبی رای بدهيد! به احمدی نژاد رای بدهيد! به مهرعليزاده رای بدهيد!!!
فقط تو را به خدا به قالیباف رای ندهيد!
ما تا ديروز طرفدارِ پليس بوديم. قالیباف يکی از ۴ مردِ محبوبِ سال در نظرسنجیِ چلچراغی بود. تا ديروز عملکردِ پليس در برخورد با دانشجويان در حادثهی تيرِ ۸۲ خيلی خوب بود. تا ديروز برخوردی با شادیِ مردم نمیشد. حتی در چهارشنبه سوری برایِ مردم فضا در نظر گرفته میشد. تا ديروز سردار طلائی خيلی آدمِ خوبی بود. در شامِ غريبانِ ميرداماد خيلی خوب عمل کرده بود. تنها کسی بود که موبايلش را جواب میداد. تا ديروز پليس بهترين سازمان دولتی در بهرهگيری از IT بود. تا ديروز قالیباف مديرِ موفقِ سال بود. تا ديروز قالیباف نمايندهی ويژهی خاتمی بود. تا ديروز کارتونهای نيروی انتظامی را دوست داشتيم. تا ديروز موفقيتهایِ پليس در نو شدنِ ساختار و تجهيزات چشمِ ما را از حدقه درآورده بود. تا ديروز طرحِ تکريمِ ارباب رجوع در ادارهی گذرنامه که در اولين روزهای قالیبافی اجرا شد، ما را خشنود کرده بود. تا ديروز پليسِ ۱۱۰ به ما احساسِ امنيت داده بود. تا ديروز، طرحِ پليسِ ما باشيد که از بيش از ۲ سال پيش با شمارهای سه رقمی شروع شد باعثِ اخراجِ و توبيخِ کلی بازجو در اماکن شده بود. تا ديروز، قالیباف شايد تنها مديرِ دولتی بود که در ستادِ مبارزه با قاچاقِ کالا و ارز طبقِ برنامه عمل کرده بود و به مردم در تلويزيون گزارش داده بود. تا ديروز، شرق که مقاله مینوشت، قالیباف يک آدمِ مستقلِ توانا بود که هر چه خواسته بود، از دو جناح گرفته بود. تا ديروز، شرق که مقاله مینوشت راهنمائی و رانندگی موفقترين مجموعهی تحت نظر شهرداری بود، چون سياستهايش مالِ نيرویِ انتظامی بود.
ولی خوب، زمان میگذرد و همه چيز عوض میشود. تا ديروز، وبلاگنويسان اشتباهِ شاهرودی بود. امروز شد اشتباهِ قالیباف. تا ديروز، با بد حجابی برخورد نمیشد. امروز با دختر عمویِ من برخورد شده است. پس به قالیباف رای نمیدهم. تحليلِ سازمانِ مجاهدين در کودتا خواندنِ نامهی فرماندهانِ سپاه شده است مبنایِ تحليلِ ما. تدبيرِ خاتمی که همه جا به بیتدبيری متهمش میکنيم شده است عاملِ رهايی از کودِتا. قبلا میگفتيم در نامه نوشتهاند قلم میشکنيم و زبان میبريم. امروز حيا به خرج داديم و خودِ نامه را منتشر کرديم. کودتا! تو را به خدا حيا کنيد! کودتا عليه دولتِ خاتمی! عجب تحليلی! گمانم ما هم يک نسخهی ضعيف شده از هخا و رضا پهلوی شدهايم...
تا ديروز اماکن بد بود، که داشت بهتر میشد. و در زمانِ قالیباف خيلی بهتر شده بود. گرچه خودِ قالیباف را هم اگر میگرفتند مجبور به اعتراف به کارِ نکرده میکردند. ولی داشت بهتر میشد. با پليسِ ما باشيد. از امروز شده است جائی که خيلی مهم و موثر شده و اصلا هم تقصيرِ قوهی قضائيه نيست که متهم میکند. فقط تقصيرِ قالیباف است.
باور کنيم که تقصيرِ قالیباف است. نبايد پايش را در کفشِ سياسيون میکرد. همهشان ترسيدند. از مشارکتیها گرفته تا کارگزارانیها تا راستیها تا آبادگران. شايد چون قرار نيست سهمی توزيع شود. شايد چون بچههای لوسِ سياستِ ما که برای ابرازِ وجود با هم دعوا میکنند حس کردند کسی میخواهد جورِ ديگری ابرازِ وجود کند. و دکانها خوب، طبعا نبايد تخته شود. حتی اگر متعلق به بچههای لوسِ سياستِ ما باشد. بچههايی که برخی ۲۰ سال دارند، برخی ۳۰ سال و برخی تا ۶۰ سال هم سن دارند. اما هنوز بزرگ نشدهاند.
از نظرِ من قالیباف اشتباهاتِ زيادی کرد. مثلِ نامهنوشتن به خاتمی. مثلِ ژستهای پوسترهايش. مثلِ حجمِ وسيعِ تبليغاتش. اما بهتر است تحليلمان جامع باشد. کمی جامعتر از آنچه اکنون هست.
ما از هر کسی يک بار بازی خورديم. اما چون حافظهی تاريخی نداريم باز هم بازی میخوريم. مشارکتیها البته چندان اقبالی ندارند. دکتر معين هم نه در حرف زدن جذاب است، و نه برنامهای برایِ ادارهی کشور دارد. شايد بهتر باشد در همان وبلاگش مطلب بنويسد. اما دارند ما را بازی میدهند. رضا خاتمی! محسن ميردامادی! محسن آرمين! الهه کولايی! چه موج سوارانی! و برخیمان هم از آن طرف، به همان علت به هاشمی رای میدهيم. چون ۶ سال است که گذشته. يادمان نرفته، ولی چون يک بار او را له کرديم، ديگر حافظهمان به درد نمیخورد. تقريبا حافظهی يکبار مصرف داريم. مثلا در انتخاباتِ شوراها به مشارکتیها رای نداديم. در انتخاباتِ مجلس هم به هاشمی رای نداديم. ديگر مصرف شده و رفته. ولی من مطمئنم که اين دوره نوبتِ قالیباف است که به او اعتماد کنم. فکر نمیکنم خيلی به آزادی معتقد است. ولی میدانم عرضهی خيلی کارهایِ بنيادينِ اجرائی-اقتصادی را دارد که بقيه ندارند، حزبی عمل نمیکند، کما اينکه همه معتقدند پليس حزبی عمل نکرده، و از نظرِ فرهنگی-اجتماعی کاملا قابلِ تحمل است. کافی است او را با احمدینژاد و لاريجانی مقايسه کنيد. منظورم اين است که شهرداری و صداوسيما را با پليس مقايسه کنيد.
نترسيم. قالیباف تا ديروز آدمِ بدی نبود.
پ.م. ماليات که ندارد. لا اقل اسمِ ۱۰۰ بازجو و سردارِ سپاه را میگفتی که رند شود. يا مثلا بد نيست بگويی کدام سازمان ماشينِ اطلاعاتِ ناجا را توقيف کرده. مثلا ناجا. هان؟ تجهيزاتِ شنود به طرزِ آشکاری؟ واقعا فکر میکنی اينقدر ما از تکنولوژی عقب هستيم؟ مگر نمیدانی همين قالیباف پليس را چقدر high-tech کرده؟ ايرانیها بهترين لحظاتِ خود را در کلانتریها نمیگذرانند. ولی بهترين لحظاتِ خود را وقتی میگذرانند که در امنيت باشند. سر آغازِ يک کودتا عليهِ دولتِ خاتمی! يک نسخهی ضعيف از هخا و رضا پهلويا که توئی!
يک نگاهی به سيبستان بنداز. جامی هم منتقد معين و انتخاباته. خيلی هم تند و بدبينانه نگاه می کنه. ولی آدم احساس می کنه که نويسنده آدم مثبت و خيرخواهی هست و اصلا احساس نمی کنه که با يک آدم بی منطق و عقده ای که فقط به فکر پاچه گرفتن هست سر و کار داره. بين تو و جامی فرق هست ! جامی منتقد نامردی نيست. يک نگاهی به واکنش خواننده ها به نوشته های خودت و جامی بنداز ! جواب تو رو با فحش و متهم کردنت به پول گرفتن از فلانی می دن ! ولی جواب جامی رو مودبانه و با منطق می دن! در صورتی که انتقاد ها ي جامی خيلی جدی تر و اساسی تر هست.
به معين رای بدهيد.
به لاريجانی رای بدهيد!
به کروبی رای بدهيد!
به احمدی نژاد رای بدهيد!
به مهرعليزاده رای بدهيد!!!
فقط تو را به خدا به قالیباف رای ندهيد!
ما تا ديروز طرفدارِ پليس بوديم. قالیباف يکی از ۴ مردِ محبوبِ سال در نظرسنجیِ چلچراغی بود. تا ديروز عملکردِ پليس در برخورد با دانشجويان در حادثهی تيرِ ۸۲ خيلی خوب بود. تا ديروز برخوردی با شادیِ مردم نمیشد. حتی در چهارشنبه سوری برایِ مردم فضا در نظر گرفته میشد. تا ديروز سردار طلائی خيلی آدمِ خوبی بود. در شامِ غريبانِ ميرداماد خيلی خوب عمل کرده بود. تنها کسی بود که موبايلش را جواب میداد. تا ديروز پليس بهترين سازمان دولتی در بهرهگيری از IT بود. تا ديروز قالیباف مديرِ موفقِ سال بود. تا ديروز قالیباف نمايندهی ويژهی خاتمی بود. تا ديروز کارتونهای نيروی انتظامی را دوست داشتيم. تا ديروز موفقيتهایِ پليس در نو شدنِ ساختار و تجهيزات چشمِ ما را از حدقه درآورده بود. تا ديروز طرحِ تکريمِ ارباب رجوع در ادارهی گذرنامه که در اولين روزهای قالیبافی اجرا شد، ما را خشنود کرده بود. تا ديروز پليسِ ۱۱۰ به ما احساسِ امنيت داده بود. تا ديروز، طرحِ پليسِ ما باشيد که از بيش از ۲ سال پيش با شمارهای سه رقمی شروع شد باعثِ اخراجِ و توبيخِ کلی بازجو در اماکن شده بود. تا ديروز، قالیباف شايد تنها مديرِ دولتی بود که در ستادِ مبارزه با قاچاقِ کالا و ارز طبقِ برنامه عمل کرده بود و به مردم در تلويزيون گزارش داده بود. تا ديروز، شرق که مقاله مینوشت، قالیباف يک آدمِ مستقلِ توانا بود که هر چه خواسته بود، از دو جناح گرفته بود. تا ديروز، شرق که مقاله مینوشت راهنمائی و رانندگی موفقترين مجموعهی تحت نظر شهرداری بود، چون سياستهايش مالِ نيرویِ انتظامی بود.
ولی خوب، زمان میگذرد و همه چيز عوض میشود.
تا ديروز، وبلاگنويسان اشتباهِ شاهرودی بود. امروز شد اشتباهِ قالیباف.
تا ديروز، با بد حجابی برخورد نمیشد. امروز با دختر عمویِ من برخورد شده است. پس به قالیباف رای نمیدهم.
تحليلِ سازمانِ مجاهدين در کودتا خواندنِ نامهی فرماندهانِ سپاه شده است مبنایِ تحليلِ ما. تدبيرِ خاتمی که همه جا به بیتدبيری متهمش میکنيم شده است عاملِ رهايی از کودِتا. قبلا میگفتيم در نامه نوشتهاند قلم میشکنيم و زبان میبريم. امروز حيا به خرج داديم و خودِ نامه را منتشر کرديم. کودتا! تو را به خدا حيا کنيد! کودتا عليه دولتِ خاتمی! عجب تحليلی! گمانم ما هم يک نسخهی ضعيف شده از هخا و رضا پهلوی شدهايم...
تا ديروز اماکن بد بود، که داشت بهتر میشد. و در زمانِ قالیباف خيلی بهتر شده بود. گرچه خودِ قالیباف را هم اگر میگرفتند مجبور به اعتراف به کارِ نکرده میکردند. ولی داشت بهتر میشد. با پليسِ ما باشيد. از امروز شده است جائی که خيلی مهم و موثر شده و اصلا هم تقصيرِ قوهی قضائيه نيست که متهم میکند. فقط تقصيرِ قالیباف است.
باور کنيم که تقصيرِ قالیباف است. نبايد پايش را در کفشِ سياسيون میکرد. همهشان ترسيدند. از مشارکتیها گرفته تا کارگزارانیها تا راستیها تا آبادگران. شايد چون قرار نيست سهمی توزيع شود. شايد چون بچههای لوسِ سياستِ ما که برای ابرازِ وجود با هم دعوا میکنند حس کردند کسی میخواهد جورِ ديگری ابرازِ وجود کند. و دکانها خوب، طبعا نبايد تخته شود. حتی اگر متعلق به بچههای لوسِ سياستِ ما باشد. بچههايی که برخی ۲۰ سال دارند، برخی ۳۰ سال و برخی تا ۶۰ سال هم سن دارند. اما هنوز بزرگ نشدهاند.
از نظرِ من قالیباف اشتباهاتِ زيادی کرد. مثلِ نامهنوشتن به خاتمی. مثلِ ژستهای پوسترهايش. مثلِ حجمِ وسيعِ تبليغاتش. اما بهتر است تحليلمان جامع باشد. کمی جامعتر از آنچه اکنون هست.
ما از هر کسی يک بار بازی خورديم. اما چون حافظهی تاريخی نداريم باز هم بازی میخوريم. مشارکتیها البته چندان اقبالی ندارند. دکتر معين هم نه در حرف زدن جذاب است، و نه برنامهای برایِ ادارهی کشور دارد. شايد بهتر باشد در همان وبلاگش مطلب بنويسد. اما دارند ما را بازی میدهند. رضا خاتمی! محسن ميردامادی! محسن آرمين! الهه کولايی! چه موج سوارانی! و برخیمان هم از آن طرف، به همان علت به هاشمی رای میدهيم. چون ۶ سال است که گذشته. يادمان نرفته، ولی چون يک بار او را له کرديم، ديگر حافظهمان به درد نمیخورد. تقريبا حافظهی يکبار مصرف داريم. مثلا در انتخاباتِ شوراها به مشارکتیها رای نداديم. در انتخاباتِ مجلس هم به هاشمی رای نداديم. ديگر مصرف شده و رفته. ولی من مطمئنم که اين دوره نوبتِ قالیباف است که به او اعتماد کنم. فکر نمیکنم خيلی به آزادی معتقد است. ولی میدانم عرضهی خيلی کارهایِ بنيادينِ اجرائی-اقتصادی را دارد که بقيه ندارند، حزبی عمل نمیکند، کما اينکه همه معتقدند پليس حزبی عمل نکرده، و از نظرِ فرهنگی-اجتماعی کاملا قابلِ تحمل است. کافی است او را با احمدینژاد و لاريجانی مقايسه کنيد. منظورم اين است که شهرداری و صداوسيما را با پليس مقايسه کنيد.
نترسيم.
قالیباف تا ديروز آدمِ بدی نبود.
پ.م. ماليات که ندارد. لا اقل اسمِ ۱۰۰ بازجو و سردارِ سپاه را میگفتی که رند شود. يا مثلا بد نيست بگويی کدام سازمان ماشينِ اطلاعاتِ ناجا را توقيف کرده. مثلا ناجا. هان؟ تجهيزاتِ شنود به طرزِ آشکاری؟ واقعا فکر میکنی اينقدر ما از تکنولوژی عقب هستيم؟ مگر نمیدانی همين قالیباف پليس را چقدر high-tech کرده؟ ايرانیها بهترين لحظاتِ خود را در کلانتریها نمیگذرانند. ولی بهترين لحظاتِ خود را وقتی میگذرانند که در امنيت باشند. سر آغازِ يک کودتا عليهِ دولتِ خاتمی! يک نسخهی ضعيف از هخا و رضا پهلويا که توئی!
يک نگاهی به سيبستان بنداز. جامی هم منتقد معين و انتخاباته. خيلی هم تند و بدبينانه نگاه می کنه. ولی آدم احساس می کنه که نويسنده آدم مثبت و خيرخواهی هست و اصلا احساس نمی کنه که با يک آدم بی منطق و عقده ای که فقط به فکر پاچه گرفتن هست سر و کار داره.
بين تو و جامی فرق هست ! جامی منتقد نامردی نيست.
يک نگاهی به واکنش خواننده ها به نوشته های خودت و جامی بنداز ! جواب تو رو با فحش و متهم کردنت به پول گرفتن از فلانی می دن ! ولی جواب جامی رو مودبانه و با منطق می دن! در صورتی که انتقاد ها ي جامی خيلی جدی تر و اساسی تر هست.