یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, June 13, 2005
در دفاع از آزادی بیان
دیشب فیلم مستند کوتاه "جنگ بلاگرها" از شبکه اصلی تلویزیون کانادا پخش شد. برای کانادایی‌ها جالب بود ببینند ایرانی‌ها چگونه نظراتشان را بیان می کنند، و اینکه ما چقدر از این تکنولوژی ساده شده برای انتقال دیدگاه‌هایمان بهره می‌گیریم.

کار فرید حائری‌نژاد، المعروف به فرید سی‌بی‌سی ستودنی بود، هم تهیه کننده‌اش بود و هم ادیتورش. او مجبور شد بیش از ۴ساعت فیلم را تبدیل به برنامه‌ای ۲۰ دقیقه‌ای کند. همین کوتاه کردن باعث شد بسیاری از گفته‌ها و نکاتی که شاید از نظر من نوعی مهم بوده باشد، حذف شود و گفته‌اهایم ابتر بماند.

مساله جالب و پر سر و صدای برنامه به سخنان سیبیل‌طلا مربوط می‌شد. سیبیل ۲۰ دقیقه حرف زد، و فقط حرف‌هایش در باره جنسیت و رابطه‌های جنسی مورد استفاده قرار گرفت.

بسیاری امروز به او حمله کرده‌اند که آبروی زن ایرانی را برده است. شان خود را در حد یک زن هرزه پایین آورده و...
در درجه نخست، خود من یکی از منتقدین نگاه‌ او به روابط خارج از عرف هستم. شاید او علیه منوگامی هزار و یک حرف بزند، و من و مثال من را به بلاهت و تناقض و ریا متهم کند، ولی اهمیتی ندارد. مهم این است که تلاش کرده دیدگاهش را فارغ از قید و بندهای سنتی بیان کند.

نزدیکان من همه از وجود او در این فیلم ناراحت بودند! خب آنها هم حق دارند، ولی دلیل نمی‌شود مانع آزادی بیان یک هموطن شویم که می‌خواهد نوعی نگاه را بیان کند! من رسما مخالف دیدگاه‌های سیبیل‌طلا هستم، ولی به اینکه می‌خواهد نظرش را آزادانه بیان کند، احترام می‌گذارم! او می‌خواهد مرزها را بشکند، و این حد شکنی به خودش مربوط است. هزینه‌اش را هم می خواهد بپردازد، ولی با این همه به آزاد ی فکری‌اش احترام بگذاریم. حتی اگر مخالف عقاید او باشید.

حرف زدن در باره سکس و جنسیت انگار تا ابد برای زن ایرانی ممنوع است. ایرج میرزا، مرحوم جزایری،عبید، سعدی، مولانا و بقیه اگر حرفی بزنند، جلف نیست، بلکه نشان از قدرت آنها دارد، ولی اگر زنی چیزی گفت، فاسد شده و باید حذف‌اش کرد!

به خدا قسم عیب از ماست! ما طرفداران آزادی دیکتاتورهای کوچکی هستیم که فقط ادعا داریم.
3 Comments:
Blogger Hassanali Namazi said...
جالب است. من نديدم کسي جائي به خانم کاموري حمله کرده باشد. البته بنده مصاحبه را ديدم. از اول هم احساسم اين بود که ستينگ مصاحبه در رستوران براي گنجانده شدن در يک برنامه ۲۰ دقيقه اي مناسب نبود. چرا که اين ستينگ به مصاحبه شونده کم تجربه اين احساس را مي دهد که جهت بيان نظرات خود از نظر وقتي در مضيقه نيست لذا پراکنده گوئي کرده و صد البته کنترلي هم بر اينکه چه قسمتي از نظراتش مورد استفاده قرار مي گيرد ندارد. اين بايد تجربه اي باشد براي مصاحبه هاي بعدي دوستان با رسانه هاي جمعي و اينکه همواره بايد در بيان نظرات خود مختصر مفيد و معطوف به نتيجه اداي کلام کنند و توجه داشته باشند که رسانه جمعي بدنبال بخشهاي جنجال بر انگيز نظرات شماست.

ضمنا ننه دلوم واسه او اشکات کباب شد.

Anonymous Anonymous said...
سلام دوست من - موافقم و ما نباید اینقدر بسته فکر کنیم - خیلی جالب بود مثل همه ی پستهای قشنگت - موفق باشی - کاش اون گزارش رو جوری لینک می دادین ما هم از ایران می دیدیم -یلدا

Anonymous Anonymous said...
Awesome point! Yes, democracy shall be stated from every single one of us!
Cheers,
--sooski (sooski.persianblog.com)