راستش از نتیجه ناراحت کننده انتخابات که بگذریم، باید به فعال شدن بلاگرها خیلی توجه کرد. زحمات نویسندههای وبلاگهایی مثل الپر، زننوشت، خورشید خانم، خط قرمز و...را اصلا دست کم نگیرید، اینها با تمام وجود برای اعتقادشان هر آنچه میتوانستند، کردند. امیدوار بودند با افزایش تعداد شرکت کنندهها رای معین بالا برود، که البته نرفت.
به حسین درخشان باید یک خسته نباشید درست و حسابی گفت که بساط وبلاگ را گسترش داد تا در این زمان همه بتوانیم به این راحتی با هم حرف بزنیم.
به محمدعلی ابطحی باید دست مریزاد گفت. او هم تمام تلاشش را برای اعتقادش که مشروعیت بخشی به نظام بود انجام داد. این هم مقدس است.
به مهدی جامی باید آفرین گفت که به این خوبی "بلاگستان" را زیر نظر داشت و از این فضای مجازی واقعی شده، گزارش تهیه کرد.
...
به خیلی از برو بچههایی که از طریق این رسانه توانستند دوستان و آشنایانشان را پای صندوق رای بکشانند، باید تبریک گفت. هر چند انتخابات آن نتیجهای را نداد که دنبالش بودند، ولی امیدوارم سرد نشوند، و این جامعه در حال رشد را ترک نکنند. مهم این است که این زبان را به درون جامعه ببریم. بخش عمده استفاده کنندگان از اینترنت در ایران هنوز وبلاگ را نمیشناسند. چرا با زبانی ننویسیم که آنها را هم جذب کنیم؟
وبلاگ البته وسیله است. مهم این است که چه شناختی پشت آن نهفته. بدون شناخت جامعه نمیتوان اثر گذار بود. با فرهیخته نگاری مخالف نیستم، ولی این زبان در میان عامه مردم جایی ندارد.
...
بازی تمام نشده، و هنوز امیدی هست. البته برای کسانی که هنوز بر این باورند که میتوانند تاثیری بگذارند.
Thanks to you as well. You, who stayed focused, while under fire from many of your friends for your decision. I admire your thoughts, and I wish you all the best. I am sad, and I have lost my hopes for my country, but I hope you stay focused, and continue to inspire a group of people who are interested to save their country.
During these hard days, I came to your website and read Nikan vs. nikahang, and enjoyed it and learned from it.
Thanks.