يکی دو روز پيش با چند تن از همکاران به شوخی و جدی در مورد شغلهايی که شايد به اجبار مجبور باشيم در آيندهای نزديک جايگزين شغل فعليمان کنيم حرف میزديم. هرکس چيزی میگفت. همه رقم پيشنهادی هم شددر ميان اين بحث ايدهای به ذهنم رسيد که با بچهها در ميان گذاشتم و با نظرات آنها به طرح قابل بحثی تبديل شد. ايده اوليه اين بود: «راه اندازی آژانس اتومبيل کرايهای روزنامهنگاران بيکارشده» .تصورش را بکنيد گروهی از روزنامهنگاران بيکارشده دور هم جمع شوند و با هم يک موسسه اتومبيل کرايه راه بیاندازند. چه شود!!! چه از نظر تبليغی، به عنوان يک اعتراض مسالمتآميز و چه از نظر اقتصادی کاملا مقرون به صرفه است.