ديشب را من نيز به ميدان خراسان رفتم. در گوشهاي از ميدان بسيجيها به بهانهي ايام فاطميه چادري برپا كرده بودند و براي احمدينژاد تبليغ ميكردند. كسي براي گفت و گوي با مردم به اين ميدان نيامده بود. دو نفري ذر گوشهي ديگر ميدان ايستاده بودند و كارت هاشمي توزيع ميكردند؛ به عبارتي كارشان توزيع كارتهاي تبليغاتي بود. من روزنامهي فوقالعادهي شرق را به همراه داشتم. صفحهي اول و سوم را باز كردم و هر كدام را به يك دست گرفتم و در نقطهاي پر رفت و آمد رو به مردم ايستادم تا تيتر درشت اعتدال آري، افراط هرگز و حمايت خانوادهي امام از هاشمي را بخوانند...
ادامه