یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Sunday, July 10, 2005
مرده‌شوی این مه را ببرند
آقا این مه اعصاب معصاب واسه ما نگذاشته!
الآن از فرودگاه برگشتیم هتل، چرا؟ چون یک ذره مه غلیظ بوده و هواپیماهای مسافربری نتوانسته‌اند در این هوا فرود بیایند...اتوبوس هم نگو! سفر ۲۶ ساعته، قطار؟ دیگر بدتر! کلی در ایستگاه راه آهن معطل شدیم تا کسی جوابمان را بدهد!

حالا نمی‌دانم چند روز در این شهر باید بمانم، ولی حد اقل فرصتی برای تماشای فیلم پیدا شده که نباید از دستش داد! در ضمن یکی از کارتونیست‌ها هم امروز به افتخار مهمانان، مهمانی داده! فقط شرمنده که شراب طهور در این دنیا پیدا نمی‌شود، و این جماعت اهل ما‌الشعیر نیستند! دوغ هم که الحمد‌الله در این شهر مه گرفته نایاب است! تا دلتان بخواهد اینجا از این نوشابه زنجفیلی پیدا می‌شود، آنهم گازدارش!

آهان، یادم آمد، برای پز دادن(همان چسی خودمان)! دیشب در مهمانی شام آخر کنفرانس، "پیتر‌مک‌کی" نفر دوم حزب محافظه‌کار مهمان و سخنران مراسم بود. ما را هم نشاندند سر میز او. کلی هم حرف زدیم، و در دل آرزو کردیم که محافظه‌کاران ما هم به این باحالی شوند! رئیس انجمن کارتونیست‌ها، مایک دی‌ادر که اهل هالیفکس است، سال‌ها با مک‌کی راگبی بازی کرده و با اینکه در کارهایش این سیاست‌مدار را دست می‌اندازد، ولی با هم رفیق هستند. به تازگی هم دوست دختر مک‌کی که او هم نماینده حزب محافظه‌کار بود، در حساس‌ترین رای گیری مجلس که می‌توانست لیبرال‌ها را از قدرت ساقط کند، هم مک‌کی و هم حزب محافظه‌کار را ترک کرد و به لیبرال‌ها پیوست، و پال مارتین-نخست وزیر کانادا- علیا مخدره را به مقام وزارت رساند! بخش عمده کارتونیست‌ها سر این ماجرا مک‌کی را دست انداختند...ولی او دیشب چنان با جماعت خوش و بش می‌کرد که باورش سخت است.

کلی هم در مورد ماجرای من اطلاع داشت که کلی بیشتر حال فرمودیم و عقده خود کم اطلاع‌بینی‌مان از خطر ترکیدگی نجات یافت! چکار کنیم، این عقده بدجوری اذیت می‌کند!

موقع سخنرانی هم کلی جوک گفت که نمی‌شود در اینجا بازگو کرد!