یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, July 14, 2005
دل آدم بدجوری می‌گیرد
چون تصمیم گرفته‌ام عصبانی نشوم، و عصبی ننویسم، سعی خواهم کرد در آرامش ترتیب شل و ول‌های دوم خردادی را بدهم. اشکالی دارد؟

بزرگ‌ترین ایراد من به این جماعت، پاسخ‌گو نبودنشان در عین گرفتن پز پاسخ‌گویی است! یعنی طرف دارد نقش بازی می‌کند. بسیاری از طرفداران محترم و فرهیخته‌ای که تحمل سوال‌های مرا نداشتند چندین بار از آقایان خواستند تا با پاسخ‌گویی به من، حال این نیک‌آهنگ نسبتا عوضی را بگیرند. اما خبری نشد که نشد. از دفتر دکتر معین پیغام که سوال‌ها را دوباره بفرست تا بصورت پرونده بدهیم دکتر، جواب دهد.

بعدش هم گفتند قرار است مصطفی تاج‌زاده جواب بدهد. به عبارتی سوال‌ها دست به دست شد و غیب( دست غیب آمد و ...-احتمالا دستغیبی‌ها که فامیل عیال دکتر بودند!!!).

بحث اصلی من این بود که می‌خواستم حد اقل به خودم ثابت شود که این جماعت مدعی، در طلبش بی‌خبرانند. الآن هم بالاخره با رای درخشانی که آورده‌اند، به من ثابت شده که نتیجه این ادعاهای دموکراتیک وقتی عملی نشود، رای نیاوردن است و بس. حالا تا ابد تحلیل کنند که علت رای نیاوردن معین چیزهای دیگر است و ...

الآن که حس می‌کنم اکبر به آخر خط رسیده، دلم بدتر می‌گیرد. این جماعت حتی حاضر نشده‌اند یک روز را برایش "روزه" بگیرند! حتی حاضر نیستند در همدلی با اکبر یک جا جمع شوند و فقط سکوت کنند و چیزی نخورند.
اصلا کسی نخواست شما شعار دهید آقای رضا خاتمی! چه می شود اگر یک جا جمع شوید و فقط با سکوت خود حرف بزنید!
آقای دکتر معین ِمعالج، در این چند روز چند بار به مریض خود سر زده‌ای؟ آیا اصلا تقاضای ملاقات با اکبر را داده‌ای آقای جبهه دموکراسی خواهی؟ گناه اکبر این بود که گفت به تو رای نمی‌دهد؟ هان؟
آقای احمد ستاری! مگر معامله اقتصادی و بورس کاغذ امکان یادآوری نقش اکبر در بالا رفتن تیراژ صبح امروز را به شما می‌دهد؟ چه شد؟ لابد شما جلوی اکبر می گرفتید که آن مطالب را ننویسد، خودش سر خود چاپ می کرد!
آقای رضا تهرانی! کجایی برادر؟ همه را گرفتند ولی همانطور که ده‌ها بار به تو گفتم، تو را نمی‌گیرند! چون عضو اندرونی هستی؟ تو چرا کاری نمی‌کنی؟ آن روزها اکبر خوب بود و الان اخ؟
آقای علوی‌تبار! چرا به آن آدم با معرفت قبل از" علوی‌تبار" شدنت تبدیل نمی‌شوی؟ همانی که قابل دستگیر شدن بود؟ بن بست صفا؟ کوچه توسلی؟ خیابان رودکی؟ شیراز؟
دکتر سروش! تو کجایی؟ حالا اکبر به کاندیدای مورد نظر حضرتت -کروبی- رای نداده باشد! تو چرا نمی‌آیی وسط میدان؟ یعنی اینقدر بی‌اعتبار شده‌ای؟ گمان نمی کنم!

اکثریت این جماعت حاضر نیستند پشت رفیق خودشان بایستند، آنوقت انتظار داریم وقتی رای مردم را داشته باشند، از آن پاسداری کنند.

قول داده ام که عصبانی نشوم، ولی دارم می‌شوم! پس ادامه نمی‌دهم...