دکتر حسین قاضیان را فقط چند بار دیدهام. اول بار در دفتر مجله زنان بود، چندی پس از دوم خرداد ۷۶. شهلا شرکت از من خواسته بود سری به مجلهاش بزنم، و دکتر قاضیان هم آنجا بود.
سر ماجرای نظرسنجی او را گرفتند، و قاضیان حامی سیاسی هم نداشت. چنان روزگارش سیاه شد که نگو. الآن پس از سالها
دفاعیهاش و نامه پیوست به آن را روز منتشر کرده است. راستش دل آدم برای رنجی که او کشیده کباب میشود.
در مملکت ما دستگیر کردن ساده است، ولی اگر طرف بیگناه از آب در آمد، نمیشود آزادش کرد!