راستش در این چند ساله همهاش شنیدهایم که قهرمان یا چهره کاریزماتیک یا ...به درد ما نمیخورد و قهرمان واقعی ملت است و از همین حرفها.
تاریخ ایران را که ورق بزنی، میبینی کسانی که اندکی سر خود را از دیگران بالاتر گرفتهاند و فراتر را دیدهاند، باعث تسریع تغییرات عمده در جامعه تار عنکبوت بسته ایران شدهاند. انگار هر از گاهی کسی باید آتش زیر خاکستر را زنده کند تا بیداری نسلهای بیخبر از واقعیتها حاصل شود.
همین ما مطبوعاتیها که در هشت سال گذشته مبلغ پیام ضد قهرمان خاتمی بودهایم، هر از گاهی چهرههای مقاوم را به عنوان قهرمانان ملت مطرح کردهایم: کرباسچی، نوری، تاجزاده...و بالاخره گنجی.
از نظر ما قهرمان کسی است که کوتاه نیاید و گاه بدون اختیار از قهرمان خواستهایم خودش را برای اثبات حرفهایش سیاوشوار به آتش بیاندازد.
دو سه ماه پیش، با یکی از پیشگامان داستانهای کمیک که از خالقان "بتمن" بود در این باب صحبت میکردم. معتقد بود این داستانها جامعه شکست خورده آمریکا از بحران اقتصادی ۱۹۲۹ نجات داد، و تدریجا عاملی شد که این کشور بتواند با آغاز جنگ جهانی دوم خود را باز یابد و بدل به ابر قدرتی شود که هنوز هم هست. شخصیتهایی مثل "سوپرمن" که از کرات دیگر آمده بودند یا "بتمن" که زمینی بود، اعتماد به نفس از میان رفته خیلیها را بازگرداند.
در سالهای اول انقلاب، از انتشار کتابهای کمیک جلوگیری کردند و وقتی گروهی از ما در سال ۷۲ به فکر راه اندازی صنعت کمیک بر پایه داستانهای ایرانی بودیم، شروع نکرده پشیمان شدیم و ماجرا فراموش شد، تا اینکه بعد از سالها چند نفری از کارتونیستهای ایرانی مثل سهیل دانش اشراقی که عاشق فضای قهرمانبازی بودند آنرا مجددا زنده کردند، ولی در عمل فراگیر نشد. کتابهای" داستان آقای کا" مانا نیستانی هم با وجود کیفیت بسیار بالای هنری، در تیراژی محدود باقی ماند، هر چند که در تقسیم بندی داستانی با کمیکهای اسطورهای فرق دارد و"گرافیک ناول" محسوب می شود.
ساز و کار امنیتی و تفکر تکبعدی جماعت ارشادی و کانون پرورش فکری در سالهای شصت و هفتاد امکان استفاده از این هنر را حتی به نفع جنگ علیه عراق گرفت. آمریکاییها در دوران جنگ دوم جهانی، داستانهای بر پایه جنگ ساخته بودند که در تهییج سر بازان و مقتدر ساختنشان بسیار موثر بود. حتی از این روش به سر بازان آموزش نظامی و در دورانی که آمریکا با کمبود خلبان روبرو شد، بعضی درسها را از این روش به کارآموزان می دادند.
ما در تاریخ و ادبیاتمان رستم، را داریم، که همینطور شخصیتهایی که در دورههای مختلف مقابل مهاجمین عرب، مغول، عثمانی، روس، پرتغال، انگلیس و...ایستادهاند. قهرمانان مشروطه را داریم، کسانی که زیر بار استبداد نرفتند. حتی به زمان حال برگردیم! بعضی فرماندهان دوران جنگ را فراموش نکنیم که با کمترین امکانات دمار از روزگار عراقیها در آوردند.
نسلهای جوانتر زبان تصویر را بهتر درک میکنند و میپسندند.
به گمان من، برای تکان دادن جامعه میتوان از این تجربه موثر آمریکاییها استفاده کرد، منتهی با زبان خودمان، و بیخودی هم به آن انگ امپریالیستی نزنیم.
جامعه ما نیازمند قهرمان است. کسانی که مرزها را فراتر بردند . ماهی سیاه کوچولو هم قهرمان بود. آیا به ماهیهای سیاه کوچولو احتیاج نداریم؟