این ماجرای اثبات موثرتر بودن اولین یا دهمین یا سومین وبلاگ نویس در تاریخ بشریت به زبان فارسی دارد به جاهای باریکی میکشد. من نه سر پیاز این ماجرا هستم نه ته پیاز، ولی حداقل به عنوان یکی به عنوان یک تازهکار در این محیط جدید میدانم که اگر حسین درخشان با تمامی نقاط ضعفی که در همه چیز ممکن است داشته باشد مرا با این مقوله آشنا نکرده بود، اینقدر تفریح نمیکردم که الآن دارم میکنم.
بدون تعارف اگر میخواهیم بگوییم که چرا وبلاگهای ما مثل "سردبیر خودم" بیننده ندارد، دنبال دلایل دیگری بگردیم. برای اثبات وجود خودمان که نباید او را نفی کرد. قصد ندارم به هیچ عنوان برایش تبلیغ کنم، چون لزومی ندارد. حسین سیاستمدار و عضو دولت که نبوده که از حقوق مردم بهره گرفته باشد و به ما مدیون! کجا مانع پیشرفت ما بوده؟ اینکه مسعود بهنود بدترین دفاع تاریخ را از او کرده باشد که لج مرا هم در آورد، چیزی از حسین نمیکاهد، و البته به فع او هم نیست.
آری، اخلاق هودر بسیار هستهای است. قیافهاش هستهای تر از اخلاقش و ...ولی یادمان باشد که خودمان مگر چه تحفهای هستیم؟ ما هم وبلاگ مینویسیم و حال میکنیم که ابزاری در اختیرمان هست برای تخلیه افکار و ذهنیاتمان. یا ادا در میآوریم، یا هر آنچه دل تنگمان میخواهد میگوییم. یا خودمان را به روشنفکری می زنیم یا ثابت می کنیم که سیاستمدار تر از ما وجود ندارد.
در هر حال، ضمن آنکه بسیار خوشحالم که سلمان در عهد عتیق وبلاگ فارسی را راه اندازی کرد، از اینکه از طریق حسین با وبلاگنویسی فارسی آشنا شدم بسیار شاد هستم. در طول ۱۳-۱۴ ماه گذشتی بیشتر از ۱۰۰۰ پست در وبلاگم گذاشتهام که خداوند زیادش کناد!
امیدوارم خشم و ناراحتی که بابت حرفهای مسعود بهنود، همینطور سخنان گاه غیر منطقی "هودر" داریم را کنار بگذاریم و به او بابت فراگیر کردن وبلاگنویسی فارسی خسته نباشید بگوییم.
همین