یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, September 06, 2005
دوران دیروز-خاطراتی پراکنده از روزنامه‌های اصلاح‌طلب-۳
یکی از خبرنگاران سیاسی برایم تعریف کرد که عطریان بشدت از ری‌شهری حساب می‌برد. و زمانی که او کاندیدا شد، خیلی با احترام و عزت با او برخورد می‌کرد. در گوشی از او شنیدم که ماجرا به ارتباط عطریان‌فر به گروه مهدی‌هاشمی بر‌می‌گردد. آن زمان‌ها در دهه شصت، عطریان به ساکتن بازداشتگاه وصال و غیره مشغول بود و مسوول حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی بود، و آن پشت‌ها با سید مهدی هاشمی در ارتباط...بعد از ماجرای دستگیری وسیع گروه مهدی هاشمی، برای عطریان‌فر هم مشکل درست می شود، و ظاهرا او را در موضع ضعف شدیدی قرار می‌دهند، حتی شایع بود که تیر خلاص را او به مهدی هاشمی زده-گردن گوینده-و تا مدت‌ها مجبور بوده جلوی جماعت خم و راست شود.

از طرفی، خواهر و شوهر خواهر عطریان جزو کادر هیات رییسه سازمان مجاهدین خلق بودند و خیلی‌ها به او مشکوک بودند که نکند عامل آنها هم باشد. در نتیجه تا سال‌ ۶۸ که نوری وزیر کشور شد، عطریان‌فر موقعیت مستحکمی نداشته است.

در چند ماه باقی مانده به انتخابات دوم خرداد ۷۶، عطریان دست ما را بازتر گذاشته بود تا حملات بیشتری به راستی‌ها بکنیم. در همشهری چند نفری از ما تندتر بودیم، ژیلا بنی یعقوب، پروین امامی، خانم ابراهیمی، کدخدازاده و...در آن روزها امکان مانورمان بیشتر بود، ولی از چند نفر از بچه‌ها اندکی می‌ترسیدیم چون شایع بود که آدم اطلاعاتی‌ها هستند. این ترس بعد از مطرح شدن ماجرای اتوبوس نویسندگان در جاده ارمنستان در بعضی از ماها بوجود آمده بود که انگار همه جا آدم دارند، بخصوص که می‌گفتند چند نفری از مسافران ارمنستان آدم‌های اطلاعات بوده‌اند. یکی از بچه‌ها که با ارشاد در ارتباط به همکاری گفته بود که آنجا خبرچین دارید، و وزارت دارد روی گروه‌های مختلف فرهنگی کار می کند...

بهار ۷۶ اوج کار ما بود. بعضی از بچه‌ها مستقیما با ستاد خاتمی کار می‌کردند،مرتضی حاجی هم که رئیس ستاد بود. خیلی از ویژه‌نامه‌های خاتمی را در همشهری صفحه‌بندی می‌کردند، و حتی چاپ آنها هم با همشهری بود، ولی به دلیل موانع قانونی، با نام‌های روزنامه‌های دیگر چاپ می شد. بعضی از کاریکاتورهای رد شده را هم می شد در آنها دید!

روز هفتم که مجله آن روزهای همشهری بود حسابی فعال شد. اردیبهشت ۷۶ چند تا کاریکاتور کشیدم که اندکی بحث برانگیز بودند، یکی به ترتیب اعلام اسامی نامزدهای نهایی از سوی شورای نگهبان بود، که چند ساعت بعد از چاپ طرح شورای نگهبان عصبانی‌تر از همیشه بیانیه داد. عطریان به من گفت که در دولت و مجامع بالاتر می گویند سرمقاله‌های همشهری در ستون کاریکاتور چاپ می‌شود.

روز بعد از چاپ آن کاریکاتور، یک تلفن مشکوک داشتم، و تهدیدی نسبتا نا مفهوم.
ادامه دارد