ماه آخر آزادی مطبوعات
به نظر من فروردین ۱۳۷۹. آخرین ماه درخشش و آزادی مطبوعات اصلاحطلب بود. بعد از ترور حجاریان، بخش بزرگی از مطبوعات تازه تاسیس یکصدا علیه تئوریپردازان ترور تیتر می زدند، چه کارگزاران، چه مجمعیها(بیان) و حتی راستیها هم کمتر به توجیه خشونت میپرداختند و انگار منتظر راه فراری بودند.
مجلس پنجم هم بعد از تشکیل نخستین جلسات سال جدید، درست پیش از سپردن قدرت به ششمیها، آخرین تیر خلاص را می زد. تصویب کامل اصلاحیه قانون مطبوعات. با این قانون عجیب و غریب، روزنامهنگار هم تبدیل به مجرمی میشد که میتوانستند بدون هیات منصفه ترتیبش را بدهند.
خیلیها خوشبین بودند که ترکیب جدید مجلس، باعث خواهد شد که این مصوبه زود باطل شود. ولی اتفاقی که داشت می افتاد امتحانی هم بود برای جبهه اصلاحات، بدون حضور کسی که معمولا تاکتیکهای راستیها را با جنگ روانی پاسخ میداد. خیلیها معتقد بودند که در نبود حجاریان، عبدی و بهزاد نبوی میتوانند توطئهها را خنثی کنند، اما در عمل چنین نشد.
مشارکتیها دلگرم به نتیجه انتخابات بودند و اصلا باورشان نمی شد تا دو سه هفته بعد چه ضربهای خواهند خورد.
آن روزها مهمترین خبر، رفتن اصلاحطلبان حکومتی و غیر حکومتی به آلمان برای شرکت در کنفرانس معروف برلین بود.جماعت حزب سبز و بنیاد هاینریش بل امیدوار بودند این این فرصت تاریخی بتواند جنبش دموکراتیک ایران را به سر وسامان برساند. علویتبار و اکبر گنجی از این گروه و جلایی پور از گروه دیگر در آنجا سخنرانی داشتند.
آنقدر در گیر و دار خبرهای مربوط به حجاریان بودیم که نمیدانستیم این کنفرانس و نتایجش میخی بر تابوت اصلاحات خواهد بود.
ادامه دارد