یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, October 26, 2005
پدر، مادر، شما مقصرید
الآن احساس«علی شریعتی» بودن به من دست داد، گفتم در خجسته زادروز خودم اندکی چرت و پرت بگویم.

آه، آن شب زمستانی، که اندکی مراقبت نکردید، نتیجه‌اش شد یک پسر کاکل مشکی! که برای آنکه روز چهارم آبان به دنیا نیاید، با یک روز تاخیر در پنجم آبان متولد شد. آه...

آن پسر بی هنر پیچ پیچ، که می‌خواستید برای خودش آدمی بشود، شد این موجود یاجوج ماجوج.

پدر! تو می‌خواستی پسرت دانشمندی شود مثل خودت، عین کیمیاگرها که حتما بچه‌شان هم باید کیمیاگر از آب در بیاید، ولی این ولد چموش جلوی تو ایستاد.

مادر! تو می‌خواستی پسرت همه علایقش را به دور اندازد و کنار دست خودت به کودکان بیچاره شیرازی نقاشی و کاریکاتور بیاموزد تا سرشان گرم شود...ولی این دراز بد قواره جویای نام، حاضر نشد به حرفت گوش بدهد و با هزار بدبختی در تهران ماند و برای همه دردسر درست کرد.

آه...

حالا این موجود آواره ، ۳۶ ساله می‌شود ولی هنوز مانند بچه‌ای بهانه گیر و غرغرو می‌خواهد حال همه را بگیرد.

آه...

پدر، مادر، شما مقصرید... با این تربیت‌تان...زپرشک! این پسرتان نه همسر خوبی از آب در آمد، و نه پدر خوبی شد. موجودی از خود راضی که زیادی خودش را جدی گرفت...

آه...

چه مزخرفی تحویل این عالم دادید، کارش شده کرم ریختن، فمینیست‌های ناز‌نازی را اذیت کردن، دل علما را به درد آوردن و غیره...

آه...

پدر، مادر، مجبور بودید؟