لطفا این چند سوال مرا از عالمان علم اصلاحات، از انواع ۶۲ ساله، ۴۴ ساله و غیره بپرسید:
۱- اگر حکم حکومتی بد است، چرا باید زیر بارش رفت؟
۲-اگر مجمع تشخیص مصلحت نهادی انتصابی است، چرا وقتی به ضرر احمدینژاد علم میشود، سکوت می کنند؟
۳- آیا انحصار طلبی بد است؟ اگر بد است، در موقع غصب قراردادهای اقتصادی با وزارت خانهها، کدام گروه در هشت سال گذشته انحصارطلبتر بود؟
۴- اصلاحات به معنای بهتر شدن وضع موجود است یا حفظ وضع موجود به هر قیمتی، برای مدتی بیشتر؟
۵-حقوق بشر پایه است یا نیست؟ اگر هست، التزام اصلاحطلبان به دفاع از آن در سایه قانون اساسی ما که موادی از آن ناقض بیانیه جهانی حقوق بشر میباشد،چگونه تعریف میشود؟
۶-دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، هنگام تعطیلی نشریه جبهه بوسیله هیات نظارت(بخوانید مهاجرانی) چگونه قابل تفسیر است؟
۷-اگر تقسیم بندی گروهها به خودی و غیر خودی ناپسند است، چرا اکثر گروههای اصلاحطلب بطور غیر علنی به آن پایبندند؟
۸-یک شهروند متولد ایران، در درجه اول مسلمان است، یهودی است، ...یا ایرانی؟ حقوق این شهروند برپایه دین تعریف میشود یا ملیت؟
۹- آیاهمه شهروندان با هم برابرند؟ آیا بعضی برابرتر نیستند( الآن است که روح ناپلئون-قلعه حیوانات یک جوریش میشود!).
۱۰- انحصار در جبهه اصلاحات، عقیدتی است، سنی است، جنسی است. فامیلی است و ...لطفا خلافش را ثابت کنید.
التماس دعا!