جای شما خالی رفته بودیم جشن تولد یکی از دوستان و همینطور به دنیا آمدن یاسمن خانم کوچولو، کلی ترقص فرمودیم که میگویند شب ۳۰ اکتبر و ۲۷ رمضان صواب دارد.خوشبختانه امتحان خوبی بود برای سلامت کمر که در سال گذشته موقع برف پارو کردن اندکی آسیب دیده بود( بهانه شرعی را حال کردید؟) بعد از شام ما گفتیم باید برویم زودتر تا به آخرین قطار برسیم، صاحب مهمانی گفت نمیشود جان تو! خودمان میرسانیمت. حالا ما بیخبر از همه جا، یکهو دیدیم دوتا کیک تولد آوردند! قدرت خدا!
و جلوی همه مهمانها با گذاشتن سن شریفمان(۳۶) شرمندهمان کردند، ما به همه گفته بودیم سی سال و چند ماه(۷۲ ماه!).
البته این قلب صاحب مرده هم داشت یواش یواش بیآبرو بازی در می آورد که نزدیک بود بعضی ها بگویند نکند از این هم پیرتر هستیم که به نحوی از انحا حفظ آبرو شد.
بدین وسیله از آرش و آیدا کمال تشکرات فائقه را داریم! خیلی مخلصیم!شرمنده کردید!