خيلی از وبلاگهايی را که میخوانم، حس میکنم که نويسنده دارد يک جور تلاش میکند تا خود را چيزی فراتر از خود واقعیاش نشان دهد. البته، نمیتوان کسی را مجبور کرد که خودش باشد، ولی وقتی ميزان تکلف از حد بگذرد، گند کار در میآيد.
اگر در وبلاگ بخواهيم نشان دهيم که از چيزی لذت میبريم که فقط به درد رنگ کردن مخاطب میخورد، هم وقت خودمان را تلف کردهايم و هم وقت خوانندگان را. در ميان وبلاگهای فارسی زبان هم کم نيستند که میتوان فاصله شديد شخصيت نويسنده را با چيزی که نوشته با کمی بررسی دريافت. البته قصدم نيت خوانی نويسندگان نيست، بلکه اشارهای است به تلاش بعضی برای خود نبودن!
از طرف ديگر خواندن نوشتههای بعضی از بلاگرها آنچنان آدم را با خود واقعی آنها حتی در لحظاتی کوتاه يا دورهای سخت از زندگیشان آشنا می کند کهگاهی با وجود اختلاف جنسيتي، درد طرف را لمس میکنی.
الان اين
مطلب را خواندم، و به دلم چسبيد. شما را نمیدانم...