فکر کردن با صدای بلنداول- تولد
هودر مبارک. موجودی که نتایج وجودش مثبت تر از نبودش است! حتی وقتی چرت و پرت میگوید حال میکنم! حداقل برای "
خردبیر:خودش" سوژه جور میکند! امروز هم در باره یونس شکرخواه کرسیشعر گفته که فعلا از کنارش میگذرم، چون تولدش است دیگر.
دوم-این وبلاگ بنده مجموعه نقایص است، از هر دری سخنی، کاریکاتوری، حرفی، اعتراضی،عکسی، چرت و پرتی...آهای
پارسا، این را دارم به تو میگویم! اگر مجله منتشر میکردم همین جوری میشد. به یاد هفته نامه مهر که خیلی دوستش داشتم.
سوم- ای کسانی که از زیادهنویسی من ناراحت میشوید، ناراحت نشوید. دوست دارم بنویسم. اصلا عقده خود کم نویسنده بینی دارم. عیبی دارد؟
چهارم- از هر چیز یکنواختی بدم میآید. چون اولین مخاطب وبلاگ خودم، خودم هستم و آنرا قبل از همه میخوانم، دلم میخواهد با تنوع فرم حال کنم. حالا هنوز به قالب مناسب برای ظاهر وبلاگ نرسیدهام. منتهی نمیخواهم ظاهر جدیدش از اینی که هست بدتر شود!
پنجم- ...یادم رفت!
ششم- هر وقت استاندارد میشوم، حالم از خودم به هم می خورد.
هفتم-... این را هم یادم رفت!