در تهران نزديک به ۳۰۰ هزار زن خيابانی وجود دارد. اگر جمعيت ثابت تهران را ۱۰ ميليون نفر فرض کنيم و جمعيت مجموع دختران و زنان را نصف اين تعداد، و احتمالا هم ۳۰ درصد ۵ ميليون هم بالغ نشده باشند،چيزی در حدود ۹ درصد زنان تهرانی خيابانی فرض میشوند. اين رقم اندکی زياد است! البته ر پايه مطالعات انجام شده، بسياری از زنان خيابانی به تهران مهاجرت کردهاند. با اين همه، فرض کنيد که از هر چند زن ايستاده کنار خيابان، چه تعدادی از راه فحشا نان میخورند؟
البته رقم بالا کمتر از گزارش محرمانه سازمان بهزیستی در سال ۱۳۸۱ است. میگويند رقم اشاره شده در آن گزارش بالغ بر ۶۰۰ هزار زن خيابانی بوده است.
اصلا قصد ندارم له يا عليه اين حرفه چيزی بنويسم، فقط ماجرا اينجاست که غير متمرکز بودن آن باعث رشد آمار ايدز در ايران بوده است(گزارش سال ۱۳۷۶ هلال احمر، گزارشهای ديگر را نخواندهام).
نکته بسيار جالب بر اساس سن زنان خياباني، اين است که بيشتر عمرشان را در نظام دينی گذراندهاند. به عبارت ديگر، مقامات کشوری نمیتوانند تقصير را به گردن رژيم منحوس پهلوی و امپراليسم و صهيونيسم غاصب و ... بياندازند. به عبارت بهتر، تعليمات مذهبی و معارف اسلامی مانع گسترش فحشا نشده است.
در عين حال، با توجه به جميع جهات، به طور حتم تعدادی از افراد متنفذ، از اين حرفه پردرآمد سهم خودشان را میبرند. ماجرای رئيس دادگاه انقلاب کرج را که از ياد نبردهايد؟