یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, January 25, 2006
حقوق بشر و مزایای آن-۳
شايد ادامه اين بحث را بايد کسانی پی بگيرند که متخصص ژئوپولیتیک هستند. ميزان سرمايه​گذاري قدرت​ها روی مسائل حقوق بشر بر چه پايه​ای صورت می​گيرد، ميزان تاثيرش روی شهروندان در خطر چگونه است؟ تا چه اندازه باعث افزايش فشار روی فعالان داخل اين کشورها می​شود؟ چرا تمرکز روی کشورهای خاصی بيشتر است و ...

بحث بر سر زير سوال بردن فعاليت​های مدافعان حقوق بشر نيست! بر سر اين است که چه نوع فعاليت​هايی امکان​پذيرتر است؟ و چرا؟ نمی​دانم آيا اگر يک فعال مخالف سياست​های آمريکا که منتقد جدی و شاخص سياست​های محافظه​کاران جمهوری​خواه باشد تا چه حد از کمک​های موسسات مرتبط با دولت آمرکا بهره​مند خواهد بود؟ حتی اگر در کشور خودش هم امنيت جانی نداشته باشد، آمريکايی​ها چقدر دنبال نجات جان او هستند؟ چرا کسانی که تا حدی يا طرفدار حمله نظامی به ايران می​شوند، و يا موافق بعضی​طرح​های غیر عملی-از جمله رفراندوم- مورد توجه قرار می​گيرند؟

نظر من اين است که بايد هميشه سوال کرد! نقض حقوق بشر مساله کمی نيست. سال پيش از چند سياستمدار کانادايی می​پرسيدم که اگر ماجرای "زهرا کاظمی" بيشتر از روابط اقتصادی برای​تان اهميت دارد، چرا نوع فشارتان را تغيير نداده​ايد؟ چرا به سراغ بسياری از سرمايه​داران متنفذ در حکومت ايران نمی​رويد که خودتان می​دانيد در کانادا سرمايه​گذاری​های بسيار کلانی کرده​اند؟ آنکه عضو حزب حاکم بود سکوت کرد، آنکه عضو حزب رقيب بود می​گفت در دولت نيستيم که چنين کنيم! مطمئن هستم وقتی جاها عوض شود، پاسخ​ها همان خواهد بود.

حقوق بشر مساله کمی نيست. ولی وقتی ابزار می​شود و دکان برای نان در آوردن آدم​هايی که بيش از حد زرنگ هستند، بايد اندکی روی آن بيشتر متمرکز شد.
همين