یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, January 27, 2006
تجربه کانادايی
يکی از فحش​های سربالايی که معمولا موقع مصاحبه برای استخدام نصيبت می​شود، اين است که به تو می​گويند تجربه کانادايی نداري، و وقتی می​پرسی که از کجا بايد بدستش بياوري، طرف شانه​هايش را بالا می​اندازد و می​گويد از کار کردن، و وقتی می​گويی که هر جا رفته​ای برای کار، همين را به تو گفته​اند، برايت آرزوی موقفيت می​کند...يعنی برو بيرون کار داريم داداش.

تجربه کانادايی فقط مختص کار نيست. وقتی دو هفته پيش دستگاه پول خوار مترو بيست دلاری مرا نوش جان کرد و هيچ خبری از سکه​های کوچولو(توکن) نشد، شماره تلفن و آدرس را گرفتند و گفتند خبرت می​کنيم!

امروز پاکت نامه رسيد و ده سکه ناقابل را گذاشته بودن داخل پاکتی کوچک​تر ... پاکت در پاکت...اين مدلی​اش را نديده بوديم که ديديم!